لمپارد بر لبه تیغ
لمپارد با قبول مربیگری چلسی وارد بزرگترین مبارزه دوران حرفهای خود شده، چه آماده باشد چه نباشد.
لمپارد بر لبه تیغ
بعد از یک فصل کار در دربی که او به حداقل انتظارات یعنی حضور در پلیآف پایان فصل رسید، حالا لمپارد رسما مربی چلسی شده است. او باید ممنون موقعیت منحصر به فرد چلسی در این تابستان باشد که محرومیت از فعالیت در دو پنجره نقل و انتقالات را شروع میکند و این به لمپارد کمک کرد جای خالی مائوریتسیو ساری که به یوونتوس رفت را پر کند. هر مربی باتجربهای با کارنامه موفقی که روزگاری رومن آبراموویچ روی آن اصرار داشت، اعتبار خودش را به خطر نمیانداخت و به تیمی نمیآمد که بهترین بازیکن خود، ادن آزار را از دست داده و نمیتواند حداقل هیچ بازیکنی را به خدمت بگیرد. این باعث میشد چلسی گزینههای معتبر زیادی نداشته باشد و لمپارد، اسطوره استمفوردبریج، چنین فرصتی را رد نمیکرد.
چلسی دیدگاه مشابهی با منچستریونایتد در پیش گرفت که بعد از اخراج مورینیو در آذر گذشته، به یکی از بازیکنان محبوب سابق خود رو آورد اما دوره پر فراز و نشیب اولهگونار سولشر در اولدترافورد به خوبی نقاط مثبت و منفی استخدام یک اسطوره باشگاه برای مربیگری را نشان میدهد. از بسیاری جهات، چلسی ریسک بزرگتری نسبت به یونایتد کرد که با سولشر قراردادی سه ساله بست.
سولشر حداقل شش ماه در لیگ برتر با تیم کاردیف مربیگری کرده بود و دو دوره مربی تیم مولده نروژ بود، لمپارد اما تنها یک سال سابقه مربیگری داشت آن هم خارج از لیگ برتر که به کمترین حد انتظارات رسید. بازگشت او به چلسی و کارنامه مربیگریاش ربطی به دوران پرافتخار بازیاش ندارد.
در دربی، لمپارد کمتر از نصف بازیهایش را برد، 24 پیروزی، 17 تساوی و 16 باخت و اینها آمار قابل اتکایی نیستند برای یک مربی که میخواهد فصل آینده خواب از چشمان امثال پپ گواردیولا و یورگن کلوپ برباید. دربی او تیمی هجومی بود که 69 گل در لیگ زد اما در همین 46 بازی 54 گل هم دریافت کرد. اگر چلسی به دنبال نوعی استمرار است، شاید میتواند روی نگرش لمپارد حساب کند که جای ساری را از نظر تاکید بر حمله بگیرد. البته بدون آزار فشار زیادی روی بازیکن تیم ملی آمریکا، کریستین پولیشیچ خواهد بود بدون در نظر گرفتن اینکه لمپارد چه شیوهای برای بازی تیمش در نظر بگیرد.
با وجود موانعی که لمپارد باید از آنها عبور کند، کسانی که با او کار کردهاند به انگیزهاش برای رسیدن به کمال و تواناییاش برای اینکه بهترین عملکرد را از اطرافیانش بگیرد، اعتراف میکنند. ونسان کمپانی که یک فصل در کنار این هافبک سابق در منچسترسیتی بازی کرده، از این گفت که لمپارد با ورود به «اتحاد» چطور استانداردها را بالا برده و ذهنیت پیروزی که در نتیجه کار با امثال مورینیو و آنچلوتی و حتی آبراموویچ در او شکل گرفته را به تیم انتقال داده است.
چلسی در ژوئن 2014 در تصمیمی بحثبرانگیز با پایان قرارداد، لمپارد را بازیکن آزاد اعلام کرد و او برای اثبات خودش فصل خیلی خوبی در سیتی داشت و بعد به نیویورک سیتی رفت و حالا با همان انگیزه و اشتیاق برای قانع کردن منتقدانش به استمفوردبریج برمیگردد. بدون شک خیلیها باور دارند که این کار برای او خیلی زود به دست آمده و او خطر خراب کردن رابطهاش با چلسی را بعد از تنها یک سال مربیگری به جان خریده اما لمپارد کارش را میکند و تصمیم او برای آوردن دستیارش در دربی، جودی موریس به چلسی نشانه این است.
موریس، دیگر بازیکن سابق چلسی، عاملی کلیدی در تشکیلات فوتبال پایه چلسی بود قبل از اینکه 12 ماه قبل به دربی برود و او به خوبی میداند کدام یک از ستارههای آیندهدار تیمهای جوانان باشگاه میتواند به تیم اول راه پیدا کند و این امید وجود دارد که به این ترتیب محرومیت چلسی از فعالیت در نقل و انتقالات میتواند از تهدید به فرصت تبدیل شود.
اگر لمپارد و موریس بتوانند به خط تولید چلسی راه پیدا کنند و تیمی بسازند که به جای اتکا به خریدهای گرانقیمت به ستارههای پرورشیافته خود متکی است، این انتصاب موفق خواهد بود اما لمپارد وارد بزرگترین مبارزه دوران حرفهای خود شده، چه آماده باشد چه نباشد.