به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی در سالهای نخست پیروزی انقلاب یکی از مهمترین هدفهای دشمنان و گروههای معاند بود از این رو در آن سالهای دست به ترور شخصیتهای تراز اول کشور زدند که یکی از این جنایتها در هفتم تیر ۱۳۶۰ خورشیدی اتفاق افتاد. به این صورت که با انفجار بمبی در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، آیتالله سید محمد حسینی بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و بیش از ۷۲ تَن شامل چهار وزیر و چند معاون وزیر، ۲۷ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و برخی دیگر از مسؤولان و اعضای حزب جمهوری اسلامی را به شهادت رساندند.
آیت الله بهشتی به عنوان رییس قوه قضائیه یک عالم جامع به شمار میرفت؛ به آن معنا که در حوزههای علمیه جامعیت داشت و به علوم معقول و منقول آگاه بود و بر دانش روز دنیا نیز تسلط داشت. از این رو یکی از مهمترین شخصیتهای نظام محسوب میشد که حذفی فیزیکی او مهمترین دغدغه دشمنان اسلام بود.
پس از این حادثه غم انگیز بنا بر پیشنهاد قوه قضاییه، مبنی بر نامگذاری هفته نخست تیر ماه به نام هفته قوه قضاییه، این موضوع در ۲۷ تیر ۱۳۷۳ خورشیدی در شورای فرهنگی عمومی مطرح شد و به تصویب رسید و هر ساله از یکم تا هفتم تیر ماه به عنوان هفته قوه قضائیه نامگذاری شد.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت مظلومانه آیت الله بهشتی و ۷۲ تن از یارانش و روز قوه قضائیه با «نعمت احمدی» حقوق دان و وکیل دادگستری به گفت و گو پرداخته است.
-متن گفت و گو را در ادامه میخوانیم:
ایرنا: با توجه به اینکه در هفته قوه قضاییه به سر می بریم. ارزیابی شما از شخصیت و تحصیلات رییس کنونی قوه قضائیه چیست؟
احمدی: ابراهیم رئیسی کار خود را از دادیاری و دادستانی کرج و همدان شروع و مدارج را یکی یکی پشت سرهم طی کرده تا اینکه امروز به ریاست قوه قضائیه رسیده است. بنابراین با زیر و بم دستگاه قضائی به خوبی آشنایی دارد. او از روحانیونی نبوده که تنها به تحصیلات حوزوی اکتفا کند بلکه تحصیلات دانشگاهی خود را مانند دیگر افراد عادی در دانشگاه گذراند و مدرک دکترا گرفت. هرچند این عنوان دکتری تحت الشاع عنوانهای دیگرش قرار دارد.
ایرنا: تجربه حضور ابراهیم رئیسی در قوه قضائیه چه تاثیری در نحوه مدیریت او دارد؟
احمدی: این تجربهای که رئیسی در قوه قضائیه دارد باید از ۲ جنبه مورد نظر قرار بگیرد؛ یعنی بخشی از آن حُسن و بخشی دیگر محل تأمل است زیرا رئیسی خودش به عنوان یکی از معمارانی محسوب میشود که در طول ۴۰ سال گذشته در شکل گیری این نهاد نقش داشته است. او مدتها معاون اول قوه قضائیه، سازمان بازرسی کل کشور و … بود و فقط سه سال که به آستان قدس رضوی رفت از این نهاد جدا بود. بنابراین اگر بخواهیم حُسن های این تجربه را ببینیم به بخش قابل تأمل آن هم باید توجه داشته باشیم و اگر قوه قضائیه مورد نقد باشد رئیسی هم درآن نقش داشته است که این مهمترین تفاوت رئیسی با دیگر رییس های قوه قضائیه محسوب میشود.
ایرنا: حالا که بحث به اینجا کشید جا دارد بپرسم که دیدگاه شما در مورد رؤسای دیگر قوه قضائیه چیست؟
احمدی: نخستین رئیس قوه قضائیه «آیت الله سیدمحمد بهشتی» بود. وقتی او به این سمت منصوب شد تازه انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده بود و او هم مانند دیگر انقلابیها از یک فضای انقلابی و هیجانی بر سر کار آمد. آیت الله بهشتی اطلاعات و علم کافی داشت، زبان خارجی میدانست و به دلیل سفرهایی که داشت کشورهای دیگر را به خوبی میشناخت اما او خیلی زود به شهادت رسید.
بعد از او آیت الله «سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی» به این سمت منصوب شد که شورای عالی قضائی بود و از چند تَن از قاضیها تشکیل میشد که این روش شورایی تأثیرگذار نبود و یکی از مواردی که در قانون اساسی اول بازنگری شد همین حضور شورایی افراد در شورای عالی قضائی بود که در نهایت به یک سیستم تک رئیسی؛ یعنی از شورایی به ریاستی تبدیل شد. بنابراین شورای بودن مانعی برای بسیاری از کارها بود.
بعد از آیت الله موسوی اردبیلی، آیت الله «محمد یزدی» به ریاست قوه قضائیه رسید. در این دوره با حذف دادسرا و تشکیل دادگاههای عام ساختار سیستم قضائی دگرگون شد آنچنان که وقتی بعد از ۱۰ سال «آیت الله محمود هاشمی شاهرودی» به ریاست این نهاد منصوب شد گفت «ویرانه ای را تحویل گرفته ام».
آیت الله هاشمی شاهرودی فردی خوش خلق، دلسوز بود و در قانون اساسی گفته میشود که رئیس قوه قضائیه باید مدیر، مدبر، عادل، مجتهد و.. باشد که او همه این ویژگیها داشت.
بعد از آیت الله هاشمی شاهرودی دوره ریاست «آیت الله صادق لاریجانی» بر قوه قضائیه شروع شد؛ دورهای که اگر به صحبتهای او توجه شود شاید بتوان گفت که ۱۰ درصد از آنها قضائی بود و بیشتر وارد حوزههای سیاسی میشد و در حوزه قضائی فقط به کلیات بسنده میکرد. بخشی از این دوره با ریاست جمهوری «محمود احمدی نژاد» همراه شد که تضادهای میان او و لاریجانیها به وجود آمد و ماجرای سعید مرتضوی در این دروه بود.
در اواخر این دوره قانون آئین دادرسی کیفری که سالها بر روی آن کار شده بود و توسط خود قوه قضائیه به مجلس داده شد که میبایست اجرا میشد، بدون اینکه اجرایی کنند گفته شد که این قانون نیاز به اصلاح دارد. در صورتی که در مورد اصلاح این قانون باید مجریان، وکلا و استادان دانشگاه نظر بدهند نه اینکه پشت درهای بسته تصمیم گیری شود.
ایرنا: با توجه به این مسائل که مطرح شد که رئیسی از خود سیستم قضائی کشور است کارنامه چندماه او را چگونه ارزیابی میکنید؟
احمدی: در طی این چند ماه نمیتوان آنچنان در مورد کارنامه رئیسی اظهار نظری جامع کرد اما دورنمایی که او در پیش گرفته نشان میدهد فعلاً تغییرها در قوه قضائیه ستادی است که این اتفاق هم طبیعی محسوب میشود و عدهای هم که همچنان در سمتهای خود باقی ماندهاند. پس تا این مرحله به نظر میرسد که به همان شیوه قبل است اما مقداری کوچک سازی یا چابک سازی صورت میگیرد؛ یعنی تعدادی از معاونتها در هم ادغام میشوند که این اتفاق در جهت کارآمد کردن دستگاه انجام میگیرد.
اما مساله اصلی تغییر در اشکالها و ایرادها و نقدهایی است که جامعه حقوقی به گذشته دادگستری داشت که تا اینجا بنده چیزی ندیدهام که رئیسی انجام بدهد اما دورنمای خوبی احساس میکنم. برای نمونه شورای حل اختلاف که در دوره آیت الله لاریجانی تا حد یک نهاد تصمصم گیر قضائی پیش روی کرد که خلاف قانون اساسی است زیرا صدور حکم از اعمال قوه قضائیه محسوب میشود در صورتی که همانگونه که از اسم این نهاد برمی آید باید ریش سفیدان بنشینند و اختلافها را حل کنند اما در اصلاحاتی که رئیسی در حال انجام آن است قرار شده که این شورا فقط حل اختلاف انجام دهند و رأی صادر نکنند.
همچنین رئیس قوه قضائیه سامانهای در فضای مجازی راه اندازی کردهاند که افراد به صورت مستقیم میتوانند با او ارتباط داشته باشند. از کارهای پسندیده دیگر رئیسی این بود که نشست خبری با ۲ خبرنگار در تلویزیون برگزار کرد و بهتر است در آینده دایره این نشستها وسیعتر شود و با حضور خبرنگاران بیشتری انجام گیرد.
البته بنده در این مدت عملی که نشان دهد ارادهای در اجرای حدود اختیارهای رئیس قوه قضائیه وجود دارد، ندیدهام اما امیدوار هستم که این طرح وجود داشته باشد زیرا برابر قانون اساسی ۲ تن برای نظارت بر اجرای قانون در نظر گرفته شده؛ یعنی رئیس جمهوری ناظر بر حُسن اجرای قانون اساسی تعیین شده و شخص دیگر رئیس قوه قضائیه است. این نظارت رئیس قوه قضائیه زمانی صورت میگیرد که اهرمهای قانونی که او بتواند نظارت کند در اختیارش قرار داده شود. بنابراین دادگستری در حال حاضر نیاز به دگرگونی و دگردیسی دارد و از این مطالبه از رئیسی که تحصیلات حوزوی و دانشگاهی دارد، میشود و باید سرعت بیشتری در تغییرها داشته باشد.
ایرنا: به نظر شما مهمترین وظیفه یا اولویت نخست رئیسی در شرایط کنونی را چه میدانید؟
احمدی: مهمترین وظیفه رئیسی که در اولویت نخست هم قرار دارد اصلاح قانون آئین دادرسی کیفری است؛ یعنی باید تغییرهای که به نادرست در آن صورت گرفته کنار گذاشته شود. دومین اولویت اعاده دیوان عالی کشور به عنوان مرجع نظارتی است. همچنین او باید فراخوانی به جامعه تأثیرگذار حقوقی بدهد و از آنها برای مشارکت در اصلاح نظام قضائی دعوت کند.
ایرنا: با توجه به اینکه هفتم تیر مصادف با شهادت آیت الله بهشتی و ۷۲ تَن از یارانش است. به نظر شما آیت الله بهشتی به عنوان رئیس قوه قضائیه واجد چه ویژگیهایی بود و چه تفکری برای این قوه داشت؟
احمدی: همانگونه که امام خمینی (ره) فرمودهاند آیت الله بهشتی یک ملت بود. او در آن زمان بعد از امام (ره) مرد شماره یک کشور محسوب میشد و در جاهای مختلف فعالیت میکرد و در خدمت کشور بود اما درونمایی که وی نسبت به سیستم قضائی کشور داشت سیستم قضائی اسلامی بود و طراح قانون مجازات اسلامی است. به همین دلیل نگاهش به گونهای بود که دادگستری اسلامی در کشور پیاده شود. همچنین باید گفت در آن زمان آیت الله بهشتی قبایی که در قانون اساسی بر تن رئیس قوه قضائیه کرد که باید مجتهد، آگاه، مدیر، مدبر و … باشد به خوبی برازنده خودش بود.