کورس شبانه در خیابانهای اصفهان
ماجرا از جایی شروع میشود که یک دختر و پسر جوان با ٢ پورشه که متعلق به پدر دختر بوده است، تصمیم به کورس گذاشتن در خیابانهای اصفهان میگیرند. تاریکی هوا و سرعت بالا باعث میشود پسر نتواند خودرو را کنترل کند و با یک پراید و بعد از آن هم با ٢ ماشین دیگر تصادف میکند. راننده پراید بر اثر شدت تصادف کشته میشود، پسر پورشهسوار هم از صحنه میگریزد. دختر پورشهسوار پیاده میشود تا با موبایلش به پسر زنگ بزند و بابت خسارت به ماشین پدرش با او دعوا کند، بعد هم با تجمع مردم و حضور پلیس آن جملات جنجالی و ناراحتکننده را میگوید، جملاتی که باعث تشدید غم و غصه خانواده قربانی شد و در فضای مجازی هم واکنشهای زیادی به دنبال داشت. مثل کاربری که نوشته بود «باورکردنی نیست، چی باعث میشه که نگاه آدم به جون بقیه اینطوری بشه؟»
دستگیری پسر، ورود دادستان
خیلی زود رسانهها هم پیگیر ماجرا شدند. راننده پورشه که باعث مرگ یک جوان شده بود، خیلی زود خودش را به پلیس تحویل میدهد و بعد از دستگیری راهی زندان میشود. دادستان اصفهان هم خبر میدهد که مدعیالعموم به ماجرا ورود میکند. حالا هم آن دختر باید بابت حرفهایش که باعث خشم و ناراحتی مردم شده است جوابگو باشد، هم خانواده متوفی پیگیر این هستند که قاتل تنها با دادن دیه از ماجرا قسر در نرود. رسانهها نیز به دنبال این هستند که قوانینی تصویب شود تا اجازه ندهد افرادی به صرف داشتن پول، اینقدر راحت با جان دیگران بازی کنند.
آیا دختر پورشهسوار آقازاده بود؟
صحبتهای دختر پورشهسوار خیلی از کاربران فضای مجازی را به این فکر انداخت که مگر پشت او به چه چیزی گرم است که اینطور درباره کشته شدن یک آدم اظهار نظر میکند، آیا پدر او آدم صاحب نفوذی است، اما مشخص شد صاحب پورشهها نه صاحب منصب و قدرت است، نه آقازاده، او تنها صاحب پول است و متأسفانه در کشور ما با پول میشود خیلی کارها را پیش برد. میشود صفها را دور زد، میشود از دیگران فاصله گرفت و در چنین شرایطی آدمهایی تربیت میشوند که حتی جان دیگران هم برایشان ارزشی ندارد و فقط پول را میشناسند. شاید بیشتر از دختر پورشهسوار، باید سیستم معیوب سرمایهداری را سرزنش کرد که باعث چنین اختلاف طبقاتیای میشود.