آیا هر فردی که تحصیلات عالی روان شناسی دارد، میتواند درمانگری همهجانبه باشد؟
آیا هر فردی که دارای مدرک ارشد و یا دکترا روان شناسی یا مشاوره است، میتواند به حوزه های مختلف درمان و مشاوره وارد شود.
میگنا: دکتر زهره سپهری شاملو، دانشیار گروه روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد، طی یادداشتی خطاب به روان شناسان بیان کرد: "روز روان شناس را خدمت همه همکاران خوب روانشناس و مشاورم تبریک عرض مینمایم و امیدوارم که در به انجام رساندن وظیفه خطیرِ کمکرسانی به افراد و خانوادهها موفق باشند.
در دنیای امروز، نیاز به خدماتِ روان شناسی از جایگاه ویژهای برخوردار شده است. حدود 150 سال است که روان شناسی از بدنه فلسفه جدا شده و به عنوان علمی که پژوهش و تبیینهای جدی در آن وجود دارد، شکل گرفته وجلو آمده است. به قول اندیشمندی در قرن 19:«روان شناسی پیشنهای دراز و تاریخچهای کوتاه دارد.»
بیش از یک قرن است که روان شناسی و مشاوره به صورت تخصصی در دانشگاههای معتبر دنیا به دانشجویان آموزش داده میشود. دانشجویان طی دوره آموزشیشان روی موضوعاتی همچون مراحل رشد یک انسان، شخصیت و ویژگیهای تیپهای شخصیتی، تفاوتهای فردی، ویژگیها و اتمسفر خانواده ، تاثیرات متقابل فرد و جامعه و نحوه شکل گیری ساختار روان و رفتار انسان مطالعه میکنند. دانشجویان در مقاطع بالاتر (کارشناسی ارشد و دکترا) علاه بر آموزشهای تئوری دورههای عملی را نیز میگذرانند. این دانشجویان در دورههای کارورزی میآموزند چگونه اطلاعات تئوری را با دریافتهای عملی به یکدیگر گره زده و با به کارگیری اصول اخلاقی شامل رازداری، تعیین مرزهای مشخص بین خود و مُراجع، نگاه بدون قضاوت، تجربه امنیت روانی در خود و فضای مشاوره بتوانند به صورت موثر به مُراجع/ین شان کمکِ حرفه ای برسانند.
در حال حاضر با پیشرفتهایی که روان شناسی داشته و بررسیهای علمی و تجربی که بسیار گسترده اند، شاخصها و ملاکهای انسان سالم در مقایسه با انسانی که از سلامت فاصله گرفته است، به صورت واضحتری در دسترس روان شناسان قرار دارد. البته این به معنای، شناسایی قعطی همه مولفهها نیست. ویژگی جالب علم، انعطافپذیری در برابر پذیرش خطا و تلاش برای دستیابی به اطلاعات دقیق و کاملتر است. این ویژگی در علم روان شناسی نیز مشهود است.
انسان از زمانی که پا به هستی گذاشته، دریافته که برای تجربه زندگی موفقتر، شادکامتر و بهروزتر، نیاز به مشورت دارد و بایسته است که از تجربه انسانهای خردمند کمک بگیرد در حال حاضر با توجه به پیچیدگیهای زندگی کنونی و تفاوت اطلاعات نسلها در مقایسه با یکدیگر، کمتر میتوان گفت فرد خردمندی که مجهز به تجربه و تدبیرست اما از تحصیلات آکادمیک برخوردار نیست، میتواند پاسخگوی نیازهای ذهن پرسشگر انسان امروز باشد.
امروزه تکیه بر خرد ناشی از تجربه، بدون بهره گیری از علم آکادمیک از جایگاه قابل قبولی بهرهمند نیست از این رو روان شناسی از جایگاه و اهمیت بسیار ویژهای برخوردار شده و میتوان در دنیای کنونی روان شناسی را یکی از اساسیترین علوم انسانی دانست.
در حال حاضر در دنیا مخصوصا کشورهایی که به صورت دقیق تر و با نگاه تخصصی به سیستمها نگریسته و برنامهریزی میکنند، حضور فعال روان شناس در حوزههای مختلف قابل مشاهده است. در این جوامع به نقش سنتی روانشناس در اتاق درمان و کار با یک مراجع، خانواده یا یک سیستم کوچک اکتفا نمی شود.
امروزه روان شناسی در حوزه های کارآفرینی، بازاریابی، ورود به سیاست و تغییرات اجتماع حاضر است و به تعیین خط و مشی روشِ اعمال تغییرات اجتماعی میپردازد به گونهای که این تغییرات به سلامت روان افراد جامعه لطمه جدی وارد نسازد . همچنین روان شناسی در حوزه بیماریهای تن، بیماریهای روانتنی و همچنین حوزههای گسترده دیگر ورود پیدا کرده است.
در اینجا ممکن است سوال مهمی مطرح شود و آن اینکه آیا هر فردی که دارای مدرک ارشد و یا دکترا روانشناسی و یا مشاوره است، میتواند به حوزه های مختلف روان درمانی و مشاوره وارد شود؟!
در پاسخ باید گفت که لازمست روان شناس/مشاور علاوه بر اینکه از آموزش کافی و تخصص تجربی و عملی برخوردارست، پایبند به اصول اخلاق حرفهای نیز باشد.
در پایان، علاقمندم که به نگاهی که خود به درمانگری دارم، اشاره نمایم که درمانگری باید بیشتر از هر کسی به خودم کمک دهد. به همین دلیل توجه به گرههای روانی خود؛ شناسایی و رسیدگی به آن از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
درمانگری که معنای زندگی را برای خودش تبیین کرده و در جهت آن حرکت میکند بهتر میتواند به بقیه کمک دهد. درمانگری که از امنیت روانی سالمتری برخوردارست و باور داشته باشد که برای ارتباط با دنیا و انسانهای درون این دنیا لازمست تا آنها را ببیند، مشاهده کند و بدون قضاوت توصیف کند، یاری گر بهتری برای مراجع خود است.
یک اصل طلایی در اصول اخلاقی حرفه روان شناسی این است که درمانگر همیشه لازم است در اتاق درمان به منافع مُراجع توجه کند و هرگاه مشاهده کرد پای یکی از نیازهای فردیاش به میان آمده (نیاز به کنجکاوی، نیاز عاطفی و احساسی و مالی و نیازهایی شبیه به اینها) ضروری است بر نیاز مراجع تمرکز نموده و در صورت عدم توان تمرکز بر نیاز مراجع، وی را به همکار متخصص دیگری ارجاع دهد.
آرزو میکنم همه ما با کمک یکدیگر بتوانیم شرایط جامعهای که در آن زندگی میکنیم و کره زمینی که مهمان آن هستیم را روز به روز بهتر کنیم زیرا هرچه بتوانیم در امر پیشگیری، آموزش و درمان گام برداریم به بهتر شدن زندگی خود و دیگران "کمکهای جدی تری رساندهایم.
دکتر زهره سپهری شاملو، دانشیار گروه روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد
در دنیای امروز، نیاز به خدماتِ روان شناسی از جایگاه ویژهای برخوردار شده است. حدود 150 سال است که روان شناسی از بدنه فلسفه جدا شده و به عنوان علمی که پژوهش و تبیینهای جدی در آن وجود دارد، شکل گرفته وجلو آمده است. به قول اندیشمندی در قرن 19:«روان شناسی پیشنهای دراز و تاریخچهای کوتاه دارد.»
بیش از یک قرن است که روان شناسی و مشاوره به صورت تخصصی در دانشگاههای معتبر دنیا به دانشجویان آموزش داده میشود. دانشجویان طی دوره آموزشیشان روی موضوعاتی همچون مراحل رشد یک انسان، شخصیت و ویژگیهای تیپهای شخصیتی، تفاوتهای فردی، ویژگیها و اتمسفر خانواده ، تاثیرات متقابل فرد و جامعه و نحوه شکل گیری ساختار روان و رفتار انسان مطالعه میکنند. دانشجویان در مقاطع بالاتر (کارشناسی ارشد و دکترا) علاه بر آموزشهای تئوری دورههای عملی را نیز میگذرانند. این دانشجویان در دورههای کارورزی میآموزند چگونه اطلاعات تئوری را با دریافتهای عملی به یکدیگر گره زده و با به کارگیری اصول اخلاقی شامل رازداری، تعیین مرزهای مشخص بین خود و مُراجع، نگاه بدون قضاوت، تجربه امنیت روانی در خود و فضای مشاوره بتوانند به صورت موثر به مُراجع/ین شان کمکِ حرفه ای برسانند.
در حال حاضر با پیشرفتهایی که روان شناسی داشته و بررسیهای علمی و تجربی که بسیار گسترده اند، شاخصها و ملاکهای انسان سالم در مقایسه با انسانی که از سلامت فاصله گرفته است، به صورت واضحتری در دسترس روان شناسان قرار دارد. البته این به معنای، شناسایی قعطی همه مولفهها نیست. ویژگی جالب علم، انعطافپذیری در برابر پذیرش خطا و تلاش برای دستیابی به اطلاعات دقیق و کاملتر است. این ویژگی در علم روان شناسی نیز مشهود است.
انسان از زمانی که پا به هستی گذاشته، دریافته که برای تجربه زندگی موفقتر، شادکامتر و بهروزتر، نیاز به مشورت دارد و بایسته است که از تجربه انسانهای خردمند کمک بگیرد در حال حاضر با توجه به پیچیدگیهای زندگی کنونی و تفاوت اطلاعات نسلها در مقایسه با یکدیگر، کمتر میتوان گفت فرد خردمندی که مجهز به تجربه و تدبیرست اما از تحصیلات آکادمیک برخوردار نیست، میتواند پاسخگوی نیازهای ذهن پرسشگر انسان امروز باشد.
امروزه تکیه بر خرد ناشی از تجربه، بدون بهره گیری از علم آکادمیک از جایگاه قابل قبولی بهرهمند نیست از این رو روان شناسی از جایگاه و اهمیت بسیار ویژهای برخوردار شده و میتوان در دنیای کنونی روان شناسی را یکی از اساسیترین علوم انسانی دانست.
در حال حاضر در دنیا مخصوصا کشورهایی که به صورت دقیق تر و با نگاه تخصصی به سیستمها نگریسته و برنامهریزی میکنند، حضور فعال روان شناس در حوزههای مختلف قابل مشاهده است. در این جوامع به نقش سنتی روانشناس در اتاق درمان و کار با یک مراجع، خانواده یا یک سیستم کوچک اکتفا نمی شود.
امروزه روان شناسی در حوزه های کارآفرینی، بازاریابی، ورود به سیاست و تغییرات اجتماع حاضر است و به تعیین خط و مشی روشِ اعمال تغییرات اجتماعی میپردازد به گونهای که این تغییرات به سلامت روان افراد جامعه لطمه جدی وارد نسازد . همچنین روان شناسی در حوزه بیماریهای تن، بیماریهای روانتنی و همچنین حوزههای گسترده دیگر ورود پیدا کرده است.
در اینجا ممکن است سوال مهمی مطرح شود و آن اینکه آیا هر فردی که دارای مدرک ارشد و یا دکترا روانشناسی و یا مشاوره است، میتواند به حوزه های مختلف روان درمانی و مشاوره وارد شود؟!
در پاسخ باید گفت که لازمست روان شناس/مشاور علاوه بر اینکه از آموزش کافی و تخصص تجربی و عملی برخوردارست، پایبند به اصول اخلاق حرفهای نیز باشد.
در پایان، علاقمندم که به نگاهی که خود به درمانگری دارم، اشاره نمایم که درمانگری باید بیشتر از هر کسی به خودم کمک دهد. به همین دلیل توجه به گرههای روانی خود؛ شناسایی و رسیدگی به آن از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
درمانگری که معنای زندگی را برای خودش تبیین کرده و در جهت آن حرکت میکند بهتر میتواند به بقیه کمک دهد. درمانگری که از امنیت روانی سالمتری برخوردارست و باور داشته باشد که برای ارتباط با دنیا و انسانهای درون این دنیا لازمست تا آنها را ببیند، مشاهده کند و بدون قضاوت توصیف کند، یاری گر بهتری برای مراجع خود است.
یک اصل طلایی در اصول اخلاقی حرفه روان شناسی این است که درمانگر همیشه لازم است در اتاق درمان به منافع مُراجع توجه کند و هرگاه مشاهده کرد پای یکی از نیازهای فردیاش به میان آمده (نیاز به کنجکاوی، نیاز عاطفی و احساسی و مالی و نیازهایی شبیه به اینها) ضروری است بر نیاز مراجع تمرکز نموده و در صورت عدم توان تمرکز بر نیاز مراجع، وی را به همکار متخصص دیگری ارجاع دهد.
آرزو میکنم همه ما با کمک یکدیگر بتوانیم شرایط جامعهای که در آن زندگی میکنیم و کره زمینی که مهمان آن هستیم را روز به روز بهتر کنیم زیرا هرچه بتوانیم در امر پیشگیری، آموزش و درمان گام برداریم به بهتر شدن زندگی خود و دیگران "کمکهای جدی تری رساندهایم.
دکتر زهره سپهری شاملو، دانشیار گروه روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد