سام کاویانی: آیا هر مدل جدیدی که توسط فلان خودروساز در جایی از جهان ارائه میشود در تمامی جزییات و موارد فنی و تکنیکی با مدل پیشین خود تفاوت دارد؟
این سؤالی است که همواره برای تعدادی از مشتریان و دوستداران خودرو مطرح بوده است؛ اما پاسخ این سؤال را بهتر است از زبان یکی از مدیران سابق خودروسازی شنید. لی آیاکوکا مدیر پیشین فورد و کرایسلر دراینباره چنین میگوید:
این واقعیت دارد که روزگاری در دیترویت ایدهآل این بود که خودروساز برای هر سلیقهای، اتومبیلی کاملاً نو خلق کند؛ اما این روزها خلق اتومبیلی کاملاً جدید دستکم یک میلیارد دلار سرمایه میبرد. اکنون اتومبیل “جدید” خواب و خیالی بیش نیست. هر اتومبیل “جدید” بی برو برگرد مخلوطی است از طرحهای قدیم و جدید. ممکن است بدنه، سیستم انتقال قدرت یا شاسی خودرو جدید باشد اما هیچ کس، حتی جنرال موتورز، دیگر توانایی مالی برای ساختن خودروی صد در صد جدید را ندارد.
ساخت اتومبیل جدید بر بستر خودروهای قدیمی بیش از 50 سال است که در دیترویت رایج است. ژاپنیها از همان اول کار به آن مشغول بودهاند. جنرال موتورز استاد این کار است. بسیاری از قطعات شورولت به خودروهای بیوک و کادیلاک راه یافته است.
در فورد چنانکه پیش از این گفتیم موستانگ از دامان فالکون به دنیا آمد. آنها که مغزشان کار میکند، برای کاهش هزینه تولید، هر قطعه را طوری طراحی میکنند که به چندین خودرو بخورد. این کار نه تنها مجاز بلکه لازم است. امروزه خلق اتومبیلی از صفر، بخصوص اگر کشش بازار معلوم نباشد، به معنای نسخه قطعی ورشکستگی است.
از طرفی زیادهروی در جهت دیگر هم ممکن است دردسرآفرین باشد. جنرال موتورز در دو مورد برای آموختن این درس بهای سنگینی پرداخت. در سال 1977 آن شرکت برای تعدادی از خودروهای الدزموبیل خود، موتور کم آورد. لذا موتورهای هشت سیلندر خورجینی سری شورولت را روی برخی از مدلهای الدزموبیل و پونتیاک و بیوک نصب کرد؛ اما فراموش کرد که در این مورد چیزی به خریداران بگوید. بعضی از خریداران هم آنقدر عصبانی شدند که موضوع را به دادگاه کشاندند. پس از آنکه گرد و غبار نبرد فرو نشست جنرال موتورز بیش از سی میلیون دلار زیان دیده بود.
آن شرکت مشکل مشابهی هم با کادیلاک سیمارون داشت. بچههای بازاریابی کادیلاک فهمیده بودند که میانگین سن خریداران کادیلاک چیزی بین 75 سال تا “میت” است. لذا سیمارون را با عجله روی خط تولید فرستادند؛ اما مدل جدید چیزی نبود جز شورولت کاوالیر که کمی بزک شده بود. حتی رئیس سابق جنرال موتورز هم صدایش درآمد که سیمارون خیلی به شورولت شبیه است. تودوزی چرمی و دستگاه تنظیم نور اتوماتیک چراغهای جلو کافی نبود که کسی خیال کند سیمارون با خودروهای سری جی جنرال موتورز فرق دارد. خریدار حس میکرد که یک جای کار میلنگد و همین باعث شد که سیمارون زمین بخورد.
منبع: کتاب فراز و شیب مدیریت در فورد و کرایسلر، نوشته لی آیاکوکا مدیر اسبق فورد و کرایسلر، ترجمه دکتر محمد ابراهیم محجوب، صفحات 301 الی 303، چاپ زمستان 1377