ایران مقصد هفت سواران
هرساله سفرهای بسیاری در جهان انجام میگیرد. گردشگر ان یا جهانگردان ، با وسایل نقلیه متفاوت به صورت انفرادی یا در قالب تور و سفرهای کاروانی به گشتوگذار میپردازند. شاید آشنایی نخستین اغلب ما با واژه جهانگرد از قاب تلویزیونهای سیاه و سفید دهه شصت شروع شده باشد. «مارکوپولو » را ما به عنوان شخصیتی انیمیشنی میشناختیم که در مسیر خلق داستانهای واقعی و گاهی فراواقعی به یک قهرمان تبدیل میشد. این آشنایی ناملموس بعدها بیآنکه متوجه باشیم به نوعی در شخصیتهای کارتونی سهدهه پیش با «دختری به نام نل»، «بل»،«سندباد»و «پرین» در بیخانمانها نیز تکرار شد. اگرچه این شخصیتها خیلی صریح به عنوان جهانگرد معرفی نمیشدند اما مسیر خلق داستان برایشان طوری رقم میخورد که آنان را ناگزیر به سفر از شهری به شهری دیگر میکرد. نکته جالب در همه این کارتونها تقریبا بیهزینه سفرکردن آنان بود. نل، بل و سندباد در طیکردن مسیری که تقدیر پیش رویشان قرار میداد، با استفاده از گاری، اسب، قطار، کشتی، دلیجان و دیگر وسایل نقلیه، در بیشتر مواقع، بدون آنکه پولی برای آن پرداخت کنند، سفر میکردند در حالی که تمام داشتههایشان در یک چمدان یا کوله پشتی خلاصه میشد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید شیوه سفر این شخصیتها در واقع یکی از روشهای قدیمی جهانگردی است. روشی که مردم دیگر کشورهای دنیا آن را با نام «هیچهایک» میشناسند و به کسی که هیچهایک میکند، هیچهایکر میگویند. در دایرهالمعارف فارسی معادل «رایگان سواری» را برای هیچهایک در نظر گرفتهاند اما در واقع معنی آن «مرا میسوارانی» است. یعنی سوارشدن به وسایل نقلیهافرادی که در مسیرِ شما برای رسیدنِ به یک مقصد مشخص قرار میگیرند. برای هیچهایک در ایران واژه «مفتسواری» یا «صلواتی» هم باب است.
البته تا از قلم نیفتاده بگوییم درست است که هیچهایک کردن یعنی کولهپشتیتان را بردارید، دل به جاده بزنید و هرچه باداباد اما این شیوه سفر هم مانند هرکار دیگری خم و چمی دارد که اگر با آن آشنا نباشید، قطعا شما را توی دردسر میاندازد. اولین گام در هیچهایک کردن داشتن جسارت وروحیه ماجراجویی است. اگر از آن دسته افراد هستید که همه کارهایتان با ساعت، زمان و رعایت قوانین روزمره تنظیم میشود، باید بدانید که شما هیچهایکر خوبی نمیشوید. پس تصمیم خود را همان لحظه نخست بگیرد و اگر این ظرفیت را در خودتان دیدید، کوله پشتیتان را ببندید.
آنچه هیچ هایکر باید آن را رعایت کند
شما پا در یک بازی بیبرنامه میگذارید. گاهی ممکن است تا ساعتها در جادهای منتظر ماشین باشید و یا ناچار به پیادهروی شوید. پس در کوله پشتیتان تنها لوازمی را که احساس میکنید، ضروریتر از چیزهای دیگرست بردارید. احتمال هر اتفاقی را بدهید. از تغییر ناگهانی دمای هوا تا گمشدن در راه. توصیه میکنیم ازفهرست اشیای با ارزش تنها مقداری پول به همراه داشته باشید.
یک هیچهایکر باید لباس مناسب پیادهروی و کفش مناسب کوه و سنگلاخ به پا داشته باشد. یک تیپ اسپورت مناسبترین لباس برای این دست جهانگردهاست. یک قطبنام، جهتیاب و هر آنچه که گمان میکنید داشتنش ضروری است را از قلم نیندازید. این نکته را از خاطر نبرید که برای هیچهایک کردن و جلب اعتماد دیگران، سرو وضع ولباستان میتواند بهترین معرف شما باشد.
آب و غذای کنسروی به میزان لازم همراه خود داشته باشید. زیرا ممکن است مکانی مناسب برای تهیه آب و غذا پیدا نکنید. همچنین بهتر است قبل از راهیشدن از جای خواب خود، اطمینان حاصل نمایید. اگر امکان دارد با یک هاستل یا مسافرخانه کوچک هماهنگ کنید. اگر هم قصد دارید که به یک جای کاملا غریبه سفر کنید، حتما یک کیسه خواب یا یک چادر کوچک همراه داشته باشید. وسائل ابتدایی سفر مانند قاشق و چنگال، چاقوی جیبی، چراغ قوه، کلاه، کرم ضد آفتاب، دستمال، مسواک را فراموش نکنید.
در هنگام هیچهایک کردن حتما در یک جای مناسب بایستید. جایی که راننده اتومبیل بتواند شما را از فاصله دور ببیند. همچنین در جایی قرار بگیرید که راننده به آسانی بتواند توقف کند تا شما بتوانید سوار ماشینش شوید. بهترین مکان برای هیچهایک یا رایگان سواری عوارضیها، پارکینگها و محلهای اقامت در بزرگراهها و اتوبانهاست. میتوانید نزدیک ماشینهای پارک شده یا کامیونها بروید و هدف خود را برایشان بازگو کنید. یادتان نرود که پیش از سوارشدن، حتما به راننده بگویید برای اینکه قسمتی از راه را با او همراه میشوید، کرایهای پرداخت نخواهید کرد. در ادامه هدف و نوع سفرتان را برای او توضیح دهید.
یکی از کارهایی که پیش از سفر میتوانید انجام دهید، مشخصکردن نقاط مبدأ و مقصد در گوگل مپ و همراهداشتن مسیر در گوشیتان است. شما در گوگلمپ میتوانید نسخه آفلاین مسیر را ذخیره کنید و حتی زمانی که به اینترنت دسترسی ندارید، باز هم نقشه را داشته باشید.
اگر در هنگام سفر دچار مشکل شدید، حتما از مردم محلی سؤال کنید. اگر آنها ببینند که شما در حال تلاش برای ارتباط گرفتن با آنها هستید حتما شما را راهنمایی خواهند کرد.
اگر در هنگام شب و تاریکی میخواهید سوار ماشین شوید، حتما از لباسهای براق و روشن استفاده کنید تا رانندگان بتوانند به خوبی شما را ببینند. همچنین همیشه اجازه دهید رانندگان چهره شما را ببینند. هیچگاه از عینک آفتابی استفاده نکنید و همیشه با چهرهای مؤدب و شاداب با آنها برخورد کنید. یک کاغذ بزرگ که مقصد خود را روی آن نوشتهاید بسیار میتواند به شما کمک کند.
اگر برای مدت زمان طولانی منتظر سواری هستید، ولی کسی شما را سوار نمیکند، میتوانید با یکی از ماشینها به جایی غیر از مقصد خود بروید. اینگونه شاید راحتتر بتوانید به سمت مقصد اصلی خود رهسپار شوید.
اگر هیچهایک برایتان یک تجربه تازه و جدید است، توصیه میکنیم که آن را به تنهایی انجام ندهید و در نخستین سفرهایتان حتما با یک یا چند دوست همراه شوید.
اگر میتوانید قبل از سوارشدن از ماشین عکس بگیرید و برای یکی از دوستانتان بفرستید. همچنین انتخاب عاقلانه این است که سوار ماشینی شوید که تنها یک سرنشین یعنی راننده دارد، یا نهایتا ماشینی که یک زوج در آن هستند. اگر دیدید که یک یا چند مرد در صندلی عقب یک ماشین هستند از سوار شدن در آن اجتناب کنید. همیشه سعی کنید که در صندلی جلو و کنار راننده بنشینید. هنگامی هم که بر روی صندلی عقب سوار میشوید از خاموش بودن قفل کودک قبل از بستن آن مطمئن شوید.
مزایای هیچ هایک کردن
هیچهایک یک سفر امن است به شرطی که مدیریت هیچهایک را بلد باشید. در این نوع سفر هر روز چالشهای جدیدی سر راهتان قرار میگیرد . این کنشها و واکنشهای جادهای تجربههایی برایتان به یادگار میگذارد که پشت نیمکت هیچ کلاسی آن را نمیآموزید. شما از نزدیک تعاملهای اجتماعی، اعتقادها، عقاید، آداب، فرهنگ و رسوم مردمی را در شهر یا روستای خاصی درک میکنید در حالی که همه در یک زمانه و دوره زیست میکنند. بالا رفتن جسارت و اعتمادبهنفس یکی دیگر از ارمغانهای این دست سفرهاست. در گام سوم شما با حوادثی که پیش رویتان قرار میگیرد، مدیریت بحران در زندگی را میآموزید. اینکه بدنتان را به سختیها عادت بدهید، قناعتگر باشید و بتوانید در موقعیتهای مختلف به جای سردرگمی و پریشانی و اینکه خودتان را ببازید، گلیمتان را از آب بیرون بکشید، کم اتفاقی نیست.
هیچهایکرها از تجربههاشان میگویند
مردم گمان میکردند یک بچه فراریام
اگرچه سفرکردن با روش هیچهایکی در ایران به نسبت دیگر کشورها ناشناخته باقیمانده است اما دستمان از وجود هیچهایکرها چندان هم خالی نیست. دوسالی میشود که این شیوه سفر در کشور خیلی باب شده و طرفداران بسیاری هم پیدا کرده است. امیرحسین مظلومی یکی از همین هیچهایکرهاست که حدود ۶ماه پیش در حالی که تنها ١۶سال سن داشته، خودش را با هیچهایک کردن از مشهد به شمال رسانده است. او درباره تجربه این سفر اینطور تعریف میکند: مردم ایران خیلی مهماننواز هستند. اما از آنجا که واقعا با واژه هیچهایک آشنا نیستند، تصورهایی دور از ذهن درباره یک مسافر تنها دارند. مخصوصا اگر مثل من کمسن وسال باشد. در راه سفرم، شیوه هیچهایک را برای ١٠٠نفر توضیح دادم و آنها واکنشهای مختلفی به حرفهایم داشتند. یا آفرین میگفتند ویا با خنده و تمسخر از من دور میشدند. خیلیها فکر میکردند که از خانه فرار کردهام و تلاش میکردند تا متوقفم کنند. نصیحتم میکردند و حتی سعی داشتند به خانوادهام اطلاع دهند. مظلومی که یک شب را هم در چادر به سر برده است میگوید: جادههای ایران امن است. البته بیخطر هم نیست اما همه چیز به خودتان بستگی دارد. مثلا در راه یکبار پیش آمد که ٢نفر میخواستند کیفم را بدزدند اما من توانستم از خودم دفاع کنم. این هیچهایکر، این شکل سفر را بسیار لذتبخش میداند وقصد دارد این راه را با سفرکردن به کشورهای بیرون مرز ادامه دهد.
طبیعت منزلمان است
پویا تاجبخش دیگر جهانگرد ایرانی است که میتوانید با تجربه سفرش در صفحه اینستاگرامش همراه شوید. او در توصیف هیچهایک میگوید: یک سالی هست که به روش هیچهایک سفر میکنم. واقعا سبک متفاوتی از سفر است چون وسیله نقلیه همراه نداری و لوازم سفرت را به دوش میکشی. از دغدغه جای خواب و مسائل دیگر هم خبری نیست. در واقع در هیچهایک طبیعت منزل توست و این احساس لذت وصفناپذیری را در شما ایجاد میکند. او یکبار هم با هیچهایک به روستای زشک سفر کرده است و این منطقه را اینطور توصیف میکند: فضای زشک ترکیبی از باغها و خانههای سنتی است. از مزیتهای این روستا مسیرهای خاص کوهنوردی در آن است. در کنار همه این زیباییها نانهای محلی این روستا خیلی مورد توجه گردشگران است.
هماتاقی با تمساح
علی ایرانمنش هم یکی از هیچهایکرهای حرفهای است که تجربه سفرهایش را در صفحه اینستاگرامشمینویسد. مطالب و تصاویری که او با مخاطبانش به اشتراک میگذارد معمولا در معرفی نقاط دیدنی و گردشگری ایران خلاصه میشود. او در یکی از این مطالب از تجربه متفاوتی اینطور مینویسد: شب را در مرکز محافظت از تمساح پوزه کوتاه ایرانی یا همان گاندو خوابیدم. صبح وارد مرداب محل نگهداری ٧٣تمساح بالغ شدم و از آنها عکس گرفتم. نیمهشب هم مسئول آنجا بچه تمساحی را که با یک پراید تصادف کرده بود، برای معالجه آورد. جای بسیار جالبی بود. جایی که مردم و تمساحها با هم زندگی میکردند.