خلقتِ طاووس


خلقتِ طاووس

از شگفت انگیز ترین کاردستی های باهنر تابلوی طاووس نگر تا بینی شاهکارِ هنر شکل موزون آفریده خالق اَحسن نگار میر شکار برترینهاست مالک اعلاء شکار بر شکارگاه شکیلان استوار شد زر نگار آفرین صد بارک...



از شگفت انگیز ترین کاردستی های باهنر
تابلوی طاووس نگر تا بینی شاهکارِ هنر
شکل موزون آفریده خالق اَحسن نگار
میر شکار برترینهاست مالک اعلاء شکار
بر شکارگاه شکیلان استوار شد زر نگار
آفرین صد بارک الله بر چنین شاهکارِ یار
گویا نی هایِ پَر طاووس بِسان نقره اند
هم چو گلهای بهشتی چیدمانِ سفره اند
گِردی های بس شگفت روی پرهایِ زرین
شمسِ تابان است نشان‌دارِ نشانِ گُهرین
همچو زَرنابی که زربافتی چنین زیبنده شد
ژرف نگر غایت در آید غیرِ آن شرمنده شد
دسته گل های بهاری که نشان از جنت اند
نزد طاووس بی بهایانِ سراسر حسرت اند
پارچه های زر نگارِ لایقِ اهل بهشت
را مَثَل طاووس توان زد خاکیان بِه سِرشت
بر فراز گردنِ طاووس که کاکل شد قرار
رنگ سبزش عشق یار است اقتدار برقرار
چادری افکنده از رنگ سیاه دور سرش
سبزی تندی در آمیخته نگارین سرورش
جلوه گاه خاصی دارد گودی گوشهای آن
خارق العاده بنا کرد صد هزار اسرار آن
تنها باغی که یقینا نور آفتاب و دگر
کمترین نقشی عیانند خلقتِ طاووس نگر
باد و باران و زمستان فصل پاییز و بهار
نقشی در نقشش ندارند جز قلم کارِ نگار
ساحلِ دریایِ مملو از شگفتی های کان
صید ماهی بود تفرجگاه اصحاب دکان
بوسه های مه که ایجاد کرده شادی آبزیان
تا فرود جزر و مد رقص آورند رقاصیان
طاووس و دریا و راه کهکشانِ بی کران
قطره ی رقصانی مانَند نزدِ سلطانِ جهان
گر به رقصِ باد لاهوتی برقصی گوهری
جز زِ آن رقصی همانا در لیاقت ابتری
بینِ عالِم ها علیم علمِ ازل داده علی
آنچه گفتم ز علی بود که دلیلست و وَلی
حافظا طاووسِ مغرور اندک افتاد شادیش
تا نظر افکند به پایش گشت شروعِ زاریش



1 خرداد 1403
طبیب حافظ کریمی( لسان الحال )





سرت سلامت