خاطرات من و فرح پهلوی - جلد 3


خاطرات من و فرح پهلوی - جلد 3

برگرفته از متن کتاب: استوار سهراب دیبا پدر فرح درجه دار ارتش بود و در قسمت دادستانی لشکر تهران خدمت می کرد. او در سال ۱۳۱۵ به رشت منتقل شد و در حین انجام وظیفه در رشت با دختری به نام «فریده قطب» که شاگرد خیاطخانه خانم شرفی در ضلع شرقی سبزه میدان...

برگرفته از متن کتاب:
استوار سهراب دیبا پدر فرح درجه دار ارتش بود و در قسمت دادستانی لشکر تهران خدمت می کرد. او در سال ۱۳۱۵ به رشت منتقل شد و در حین انجام وظیفه در رشت با دختری به نام «فریده قطب» که شاگرد خیاطخانه خانم شرفی در ضلع شرقی سبزه میدان بود ازدواج کرد.
در اواخر سال ۱۳۱۶ استوار سهراب به سپاه یکم آذربایجان منتقل و به اتفاق همسرش که حامله بود به تبریز رفته و در خانه پدری خود واقع در محله ششکلان تبریز اقامت گزید. یگانه فرزند خانواده (فرح) در سال ۱۳۱۷ متولد شد. پس از تولد فرح استوار سهراب که از بیماری پیشرفته زخم معده در رنج بود بستری گردید و پزشکان تشخیص دادند که او مبتلا به سرطان شده است.
مدتی پس از مرگ استوار سهراب دیبا، فریده قطب به سبب مشکلات معیشتی فرزندش را که حالا ۶ ساله بود با خود به تهران آورد و تحویل برادرش محمد علی قطب که در تهران معلم مدارس ابتدایی بود داده و خود به تبریز بازگشت و در خانه یک تاجر تبریزی به نام ایپک چی به عنوان مستخدمه مشغول کار شد. فریده قطب در سال ۱۳۲۱ از خانه ایپک چی بیرون آمد و در محله ششکلان تبریز یک خیاطخانه دایر کرد...


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

ترجمه نسخه کامل‌تر «آثار بزرگ سیاسی» چاپ شد