2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
9
ای دریا
ای دریا رودخانهی جوشان عشق دلم را دریایی کرده موجهای خروشان دل مرا به سوی تو میآورند و تمام پیوندهای دلم با دنیا بریده میشود تا یکی شدن با تو...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
بی کسی
گلی ؟ سبزه ای ؟ شبدری؟ یاکه ماهی به بام سیاهی ؟ دل من کسی راندارد کسی راندارد که با او بگویدزتنهایی ونارفیقی کسی راندارد که بااو بگوید زبیداد دل...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
یعقوب
با این دل ما سر گران دارد که امشب بابا به روی تخت، خوابش برده امشب با درد اگر خوابت بگیرد مرد مردی آقاااا که با دردش چه حالی دارد امشب من مرگ خود را...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
زهره چشمانت
زهره چشمانت چرا راه من هست می دهم به باغ تو ، من دست دست می زنم من دو سه شب به چشم تو دل خود تا این مدار ، من با تو مست
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
طعم غزل
چشمهایت رنگ عسل دارد لبهایت طعم غزل دارد گونه های سفید و موی سیاه رنگی از طرح ازل دارد مرمر بلورین گردن تو فام مهتاب را مثل دارد مژگانت سیاه و کمان...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
معلم....
معلم... از حق درود و صد سلام از ما معلم ای بهترین واژه در این دنیا معلم نامت همیشه اُسوه صبر و رضایت هستی چنان کوهی تو پا برجا معلم هر جا روم صحبت...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
بانو ط بگو...
امشب شبِ تعجیلی و تاخیر حرام است این بوسه که دادی مُهر اختیار تام است آن شب به لبم دندان زدی هیچ مگفتم امشب شب دندان من و آن انتقام است یورش طُ هر...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
آیینه خدا
اندوه را چه تسکین؟رنج فراغ و دوری شسته شود به کافور یادت اگر نیایی در مکتب دیانت کفر است ناامیدی یا رب چرا نبخشی جان مرا رهایی یا رب بود فروغش آیینه...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
کعبه اصلان
دو قدم آمد و رفت بوی بهاران نرسید نوبهاران با مژده به هوا خواهان نرسید چند پلک نازک بزند پشت شیشه در جز غم وحسرت وآه هیچ به ارزان نرسید آسمان با همه...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
حسرت یک نگاه
فریاد میزدم به شنیداری که کر شده بود نگاه میکردم به چشمانی که کور شده بود نوازش میکردم به آغوشی را که ارزو شده بود باران میدادم.. به خاکی که دران...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
فنجان خالی
پرسیدم هنوز به او فکر میکنی؟ گفت: نه گفتم دلت هم برایش تنگ نشده؟ با بی حوصلگی گفت:میگویم نه من نام کسی را نگفتم اما او میدانست چه کسی را میگویم....
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
صبور بی مهر
صبورا این همه صبوری کردی آخر مردی؟ باز هم صبری کن این دفعه را شاید بردی در دامن بی مهر تیکه سنگی در دل دیوار صبر کن تا شاید دوباره صبر را از رو بردی
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
پاشویه
حال تو رو نمی دونم من که حال و روزم اینه هر شب تب کنم از عشقت بعد پاشویه شم با گریه آرمین محمدی
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
سوختن و ساختن
سوختن و ساختن چاره ایی نیست بسوزی از نداشتنش و بسازی با رویاش با خاطراتش با عکسش با لحظاتی که باهاش بودی بسازی با بغض بسازی با هق هق گریه بسازی با...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
9
تمام می شود من...
در من کسیست که آزار می دهد مرا در من کسیست از جنسی ناشناخته که تمام می کند مرا می نوازد همه ی زنگ ها را می گشاند مرا به کوهی بلند آنجا که نشانی از...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
خیال
...و شعرهایی که بسان درد اینگونه کپک زده اند ذهنی که از هرچه خاطره خالیست این زندگی عاریه را چوب خطهای نامنظم از تکرار و تکرار که تن کاه گلی دیوار...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
یار3
به جز یارم مرا دشمن نباشد چنان باشد که اهریمن نباشد کشیکم میزند هرجا که میرم برم جایی که رد از من نباشد ندونم از کدامین کیش بودی چو گرگی درلباس میش...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
صبوری
گفتمش لیلی که در چشم تو حوری ست سهم تو از عشق او درد ست و دوری ست گفت مجنون با تأمل در جوابم بی خبر این عشق از جنس صبوری ست
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
نقشه می کشم
نقشه می کشم باید بهانه کنم دیدن تو را همراه چلچله گل چیدن تو را در لابلای تماشای لاله ها ناز و ادا و خرامیدن تو را شاید نشانه کنم بار دیگری از هرچه...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
نذر کریم اهل البیت
باز امشب مرغ طبعم پر گرفت هان سراغ خانه دلبر گرفت ای مدینه خانه دلبر کجاست خانه زهرا و پیغمبر کجاست امشب اندر خانه حیدر چه هاست جشن میلاد امام مجتبی...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
بهاری مثال
بهار چشمم افتیده ز دوش به لبُ وکُنج حال زعشق پیر غریبانه چه آرم به سویت مجال محاله گر زاین سو به آن سو مرا ز در می بری که عالم چند ساله یه وقتی زند...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
لهجهی باران
به پای آرزوهامان بمانیم خزان سرد را مهمان بدانیم به شوق دیدن ابر بهاری غزل با لهجهی باران بخوانیم حسن عباسی
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
ویلا ساعتی
صیغه ات کردم و بعد تو بمن خندیدی که چرا زود ترا بوسیدم گذر ثانیه ها را به تو دادم نشان که چقدر زود تمام میشود این وقت روان هوس آیم می دید رد اندیشه...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
15
الهی نامه عشاق
الهی سینه ام پر دردُ گردان زغم میخانه ام غمخانه گردان الهی مَه ز نیمی هم گذر شد شبی با یاد یارَم هم سحر شد الهی از دلم یارم سفر کرد ببین غم در دلم...
2 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
سال و یار
هر سال کنم کاری، یک بازی تکراری دانم که تو میفهمی این است وفاداری ما قافیه پردازیم، اسرار عزل سازیم اینگونه نکن باور، بیهوده نمی توانیم نوروز و...