5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
زمان
در مسیر خلوت ماه نیست امشب ؛ هیچ شهاب هر ستاره رفته به خواب آن ستاره که تقدیر من ست نقش بر آن تاریک شده ؛ رفته به دنبال سراب شب ؛ با آن دست سیاه ؛...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
فراق تو
آوای سکوت: فراق تو روزها می ایند شبها درنوسان بادها می وزند درختان می رقصند لاله ها خونین جگر شقایقها وحشی تر بوی یاس می پیچد درباغ خاطره ها ناگهان...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
باورِ تازگی
آنچه من حس میکنم در باورم نیست آنی که هست در زندگی من مرد تکرارها نیستم ذهنم مکدّر میشود ز این روزمرگی هرچه هست دور و برم محصور گشته در بردگی...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
زمان مرگ
آندم که ز من روی بتابی، آن لحظه مرا بسان مرگ است افتادن شبنمی به آتش، با سیلی غم، ز روی برگ است یخ میزند اشک من به مژگان باران نه، چو بارش تگرگ...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
غزه
ای کربلای عصر ما،ای غزه غیور ای خاک مردمان به خون خفته ی صبور از ما سلام بر تو و طفلان بی دفاع بر مادران رفته ز کاشانه بی وداع بادا سلام ما به...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
حسن در حسن
ای آیت حق کلام سرمد وی طلعت تو ز نور ایزد هر کس که تورا دید چنین گفت به به که حسن هست محمد نام حسن ، چهره حسن، خو حسن روی حسن ،خلق حسن، مو حسن نفس...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
(574)
مُردم من از خُماری ، ساقی بگو کجایی پُرکُن پیاله ام را ، جانا اگر ز مایی دستم بگیر ساقی ، بینی که من خُمارم رفعم کن ازخُماری ،غافل زماچرایی دردی به...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
قاضی چشمهایت
همین خوب است، که میدانم نمیدانی مدام دلتنگ، قهر و آشتی هایت هستم همین بس، تا لبت بر شکوه بگشایی دلم، هفت آسمان را فتح کرده بدان، قاضی چشمان سیاهت...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
بدحالی
شب است و آفَت دنیا به جانِ ما فالی به دار میکِشَدَم ریسَدَم چونان قالی چونان که غوطه ورم در میانِ بدحالی گذر کند لحظاتَم به سانِ صد سالی غم است و...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
همای سعادت
رها وُ سردرگم مانده بودم در این دیار.. پرمیکشید هردم خیالم به سوی اغیار... چو مردابی در دل جنگل، پُر از نفرت کینه بودم.. چو آهی از غم رفتن، به هر تن...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
آخرین نفس
من خرابم ز دوری تو بهار م ز پیش درشب گم گشته جان دادم ز پیش عمق جانم تورا آزادانه فریاد زد بجان زیر اشک چشمان تو بی پنهانم ز پیش در بهارین ترینم...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
قرار
قرار دارم همین سر چراغی ورِ تنهایی ام یک دل سیر غصه ات را بخورم روحِ بیپیرت از خروس خوان هی پیش چشمم تاول میترکاند
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
اول ِ بهار
من لباسمو که سبزه، از زمستان دارم و اکنون که بهاره، من سبز اندر سبزم لبخندی هم که همیشه با منه از قدیم، اونم از خداست که دارم با تمام قِصه و غصه،...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
3
پرواز
کبوترم که به ویرانه آشیان دارم نه یار و همدم و عشقی نه همزبان دارم شکسته بالم و خونین پر و اسیر قفس دلی شکسته در این جسم نیمه جان دارم نمانده بال...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
کوچه
چه عاشقانه بود پاییز در انتهای ان کوچه بن بست وقتی که واژه ی دوستت دارم را با لب های سرخ اناری عاشقانه فریاد میزدی
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
انزوا
از سفیدی آسمان تا سیاهی قبر از سفیدی امید تا سیاهی نا امیدی از جنون عشق تا نفرت عاشق و خستگی از تمام سفیدی و سیاهی رو به جاده ای که تنهایی آن را...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
بی بدلیل
هَمیشه عشقِ اوّل بی بَدیل است چِرا که عشقِ عاشِق بی دَلیل است نَجو هَرگز تو آن دَر نزدِ نا کِس که نا کِس دَر بیانِ آن بَخیل است
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
رشته کوه غرور
میتوان از مهربانیت هزار قصه نوشت میتوان از هم زبانیت هزار نغمه سرود در همه خاطره ها یاد آشنای تو رفت در همه آینه ها عکس آشنای تو بود جز صبر تو دراین...
5 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
امام علی(ع)
قبله ی مردان خدا شد علی ناجی انوار و دعا شد علی در طلب وصلت والای او حاجت دل را روا شد علی دولت دنیا همه بر او جفا کرد که از کینه جدا شد علی تا به...
7 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
اختناق
ساعت که کـُند میشود دل به اختناق ؛ اغفال میشود خونبهای سنت به اعدام جوانه ها ؛ دوباره رویش میکند ؛ قتل بی مقتول را... بهای تجدد ؛ در فرار تفکر......
7 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
زخم خاطر
رسیدن پایان قشنگی ایست اگر برای عاشقی باشد تو زخم قشنگی که بر دل دارم گرچه پایان اش نرسیدن باشد نشدن گاهی شدن محض است وقتی الباقی عمرم در خاطر تو...
7 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
دارم دلبری مانند تو
خوش به حال من که دارم دلبری مانند تو دلبر زیبا رخ سیمین بری مانند تو پادشاه است و جهان در حلقه ی انگشترش هرکه دارد در جهان، تاج سری مانند تو غرق...
7 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
فصل یخ وگل
می زنم دم ز بهار بی خزان وباخزان یار من است خسته بی نگاه اش نشوم چو ن شاهد بُردارمن است با شکوه دست چین ز چند لاله در بوستان حکیم گر فردوس نخواند...
7 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
6
وصیتنامه
بعدِ او با جامو می،از من پرستاری کنید از... دلِ... آزردهام... رفعِ گرفتاری کنید. . . خستهام از قیل و قالِ زندگی، بعد از فنا در خرابات از منِ...
7 ساعت پیش
شعرنو
شعرنو
4
مستی
چنان مستم که از مستی شرابم میتوان گفتن شدم چون ذره اکنون آفتابم میتوان گفتن من از روز نخستین سر چو بنهادم به پای خم میان می کشان مست خرابم میتوان...