6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
سراب
اینجا سراب آرزوهای بر باد رفته است آواز بغض های بر خون نشسته است اینجا سکوت نغمه ز فریاد می زند هر کس برای میل دلش داد می زند اینجا دگر سر عاشق به...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
دزدِ بهادر
عاقلا اینها که می بینی نه یارِ جانی اَند در میانِ پیله ی پول و پله، زندانی اَند پیله بگشایی چو یک پروانهِ پا به گریز شامِ دیگر، دورِ شمعِ بهتری...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
ببخش
مرا ببخش که من آخرین گناه توام سیاهکارترین مرد روسیاه توام به ذهن کوچک زنهای شهر شاهینم ولی کبوتر غمگین بیپناه توام چقدر حوصله شاعرانهام تنگ است...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
عصاره تاریکی
ای سایهی نامرئی قصههای روشن و آرام تو کجای قصهها ماندهای؟ رویای همراهی تو مرا خواهد برد ای انقطاع عقربههای ساعت رومیزی کجای راه گمشدهای؟ من...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
مرحم جانم
دوای دردی و درمان طبیبا مرحمم هستی شبی آیی شفا یابم بیا امشب به بالینم حبیبم باش هر شب را، تو را در جان پذیرا شم تو مهمان باش من هر شب، برایت سفره...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
بی خبر
سلام ای پناهِ یوش، متاع عاشقی خلع اختیار بود نه بی خبری.. بی خبر از تو تصادم بارش و پنجره یا تلاقی گرگ و میش بی توفیر است اشک نان بر فراز محبت عشق...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
باغِ عَدَن
باغِ عَدَن هَمچو بَدَن ، میوه یِ مَمنوعه یِ آن بَند کِشیده روح اَندَر تَنِ ناسوتیِ مان خیره نِگاهِ دِلِ مَن ، سویِ فَضایِ بی کَران تا نِگَرَد...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
هستی
در هستی و نیستی، نمیدانی، که مهتاب شبم هستی درون خواب گریانی و دنبال کسی هستی نمیدانی، که شمع روشنم هستی درون دشت خوشحالی و شیدای کسی هستی...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
حلق آویز
آویز محاله پیش تو برگردم ای عشق به نابودی کشیدی هستی ام را شراب خون دل دادی که خوردم به اوج خود رساندی مستی ام را رفیق جرم تو من بودم اما نگویی با...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
8
ترحم
سخن از عشق می گویند مردم ولی هرجا پی سیبند و گندم خطا رفتند جای آن خدا هم زمین را داد آن ها با ترحم سروده :منوچهربرون
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
4
آقای جهان
آقا بدونت نگذرد اصلا زمان در غم فرو رفته است آقا این جهان کی چشم من میبینتت؟آقا بگو محتاج هستم من به تو ای بیکران مرده است روحم بی تو در دنیا بیا...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
عمر
ای غزال تیزپای زندگی اندکی صبر پیشه کن در بچگی با شتاب و بی محابا می روی همچو بادی و پر از دیوانگی زندگی؛ چون پلکِ کوتاهی به چشم از چه رو قهری تو با...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
تاریکی ِ تنم
گلایه پشت گلایه که آسمان یعنی چه که بهار یعنی چه و زمستان نیز چنان که تابستان و پاییز یعنی چه گلایه پشت گلایه که این همه دزدیدی خودت را از من گلایه...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
1 موبایل. 2 عصر سرعت.
...........موبایل....... تو ای یارِ قشنگِ بی مثالم تو که هستی همیشه درخیالم چو دیدی از فراقم بی قراری تماسی می گرفتی باموبایلم............5 89...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
9
شعر ماندگار ( 9 )
وقتی دریا رنگِ خون شُد صَدَف ها ترانه گُفتند قاصِدَک ها قِصِه ای از مَرگِ یک جوانه گُفتند شانِه هایِ گُلِ مریم در هَوایِ غَضَب آلود... ؛..... از...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
باد خزانی
ای باد خزانی به کجا؟ بی منِ تنها در این وادی غربت که نشان از یار نیست و دلم در هوسش غوطه ور است من همین جا بخدا کرده ام راز و نیاز که خدایا مبر از...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
قفس
قفس شکست و پر زدی به آسمان به اوج قله دامن خدای مهربان در آن مقام امن سربلندی و سرور ز شر جهل جاهلان این زمانه دور تلاش تو به راه حق به هدر نرود...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
گنج
گنج در ویرانه جویی با چراغ؟ از خودت ویرانه تر داری سراغ؟ گنجِ تو اندر وجودت شد نهان خودشناسی می کند آنرا عیان گر تو آن گنجِ نهان پیدا کنی عالَمی بر...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
داد و بیداد
فردا که مرا به داد خواهی ببرند صد حلقه ی تَنگ بر گلویم بنهند گویم که چرا دوباره بیداد کنید ؟ عدلی که نبوده است آباد کنید
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
ایران مادر
خواهم رَوم به کوچهی تنهایی جایی که هیچکس آنجا نیست در خود فرو بِروم آنجا حرفی زِ من و تو و ما نیست در جمع بودم و ولیک چه حاصل شد جمعی که بود...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
سکوت..
گاهی سکوت ، فرصت ابراز درد نیست پایان با شکوه ، ستیز و نبرد ، نیست تعبیر ، رفتن و در خود شکستن است وقتی کسی کنار تو ، جز آه سرد نیست باید ، تمام شهر...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
7
برای عشق
بمان که آسمان هم، بی تو سقوط می کند و دسته ی فرشتگان، بی تو هبوط می کند بمان که سقف آرزو، بی تو خراب می شود و نقشه های عاشقان، نقش بر آب می شود بمان...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
5
الست 90
زآن روز که سوخته آتش پنهان تو گشته ام بر بام بلند نگهت هاله وحیران تو گشته ام آنگاه که پریشان بودم از اندیشه های خوف آرامش دلم شدی ومهمان تو گشته ام...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
تاب نیاوردی...
تاب نیاوردی حق داری این سراشیب هیجان ندارد بامن قدم زدن فقط می ترساندت نه اصلا چرا قدم بزنی نیاز من بی نیازی تو به هم نمی آید آرامش تو واین همه...
6 روز پیش
شعرنو
شعرنو
6
عشق
در مسیر سرنوشت چشمان سیاهت روشنی قلبم و چراغ آرزوهای من است تو نه سَرابی نه کویر تو خودِ خود چشمه ی جوشانِ عشقی معصومه بهرامی پور سحاب