درک کدام احساس هاله های روح را مسدود کرد در رودهای وهم؟ که می دهد طعم گس سالهای دور را می روی سرد می روم گرم و در سماع وصله های دل هوای حوصله سَر می...
علی جعفری وقتم گذشت و ننوشته ام شعری برای تو از بس در فکر تو بودم که گشتم نوای تو پاکیزه ترین عشق منی و در خلقت جهان دستان تو را میبوسم و میشوم فدای...
آسمون دلامون ابری شده بغض گریه ها رو ویرون می کنه روی سایه ی پریشون دلم داره قلبامونُ گریون می کنه لحظه هامون همه توی غربتن دل آسمونُ جارو می کنن از...
بخت ما دفترِ ایام چرا باز نکرد ؟ شرح حالی زگرفتاریم آغاز نکرد ؟ ما که رندیم و گدائیم چرا مرشد ما پرده ای در هنرآرائی ما ساز نکرد ؟ همه آوای سلامت به...
تو خوب میدانی ای قاضی جهانم رو به اتمام است تو خوب میدانی بعد از او دلم با غصه ادغام است بگیر جان پشیزم را غمم خارج از ارقام است خودم جانیِ خود بودم...