بعد از تو صدای من گرفت
همانطور که یک شب زمستان
هوای تهران وارونه شد
و تو گفتی تابستان خوب می شود
و حالا حضور دستان تو
در خنکای سایه ها
سوزش آفتاب را
انکار می کند
و باور می کنم
که دیدار تو
شریف ترین اتفاق این زمانه بود
و تو در میان
آب و آفتاب
شعر و سایه
پرواز و پرنده
خانه و حیات
تنها درگاه روشن منی ...
همانطور که یک شب زمستان
هوای تهران وارونه شد
و تو گفتی تابستان خوب می شود
و حالا حضور دستان تو
در خنکای سایه ها
سوزش آفتاب را
انکار می کند
و باور می کنم
که دیدار تو
شریف ترین اتفاق این زمانه بود
و تو در میان
آب و آفتاب
شعر و سایه
پرواز و پرنده
خانه و حیات
تنها درگاه روشن منی ...