آتش


آتش

سایه ام را گرفته در آغوش دختری از قبیله ی آرش دختری با درفشِ آزادی دختری با تفکرِ آتش مثل رنگین کمانِ پاییزی با لبِ قرمز و نگاهِ سیاه دختری که مرا ورق زده بود بینِ رگ های دفتری ازشاعر:امیرحسین آتش

سایه ام را گرفته در آغوش
دختری از قبیله ی آرش
دختری با درفشِ آزادی
دختری با تفکرِ آتش

مثل رنگین کمانِ پاییزی
با لبِ قرمز و نگاهِ سیاه
دختری که مرا ورق زده بود
بینِ رگ های دفتری از ماه

دختری که شبیه من رقصید
مینوشت از غرورِ ثانیه ها
وسطِ خودکشی،قسم را خورد
که بماند برای قافیه ها

قصه ای تا همیشه نیمه تمام
قصه ای تا ابد پر از آغوش
بعدِ آرامشِ پس از طوفان
این کلاغِ سیاهِ خانه به دوش↓

نرسیده به هیچ جای جدید
رفت و آرام روی ریلِ قطار
دختری منتظر که روی تنش
ردِ تیغ است و آخرین دیدار

#امیرحسین_آتش

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فیلم رانش جاده عباس آباد به کلاردشت