چای هم مست می کند، ساقی تو باش


چای هم مست می کند، ساقی تو باش

چای هم مست می کند ساقی تو باش قصه هم می گذرد راوی تو باش گم شدم در راه سخت بی کسی گم شدن سخت است, مرا هادی تو باش بیستون نقش و نگاری گر گرفت تیشه فرهاد را شیرین تو باش راه عشق را صد به صد منشاعر:سپهر صادق سمیعی

چای هم مست می کند ساقی تو باش
قصه هم می گذرد راوی تو باش

گم شدم در راه سخت بی کسی
گم شدن سخت است, مرا هادی تو باش

بیستون نقش و نگاری گر گرفت
تیشه فرهاد را شیرین تو باش

راه عشق را صد به صد من رفته ام
این توان پای لرزانم تو باش

شاکی از درد هزاران بی کسی
رفته بسیارست, مرا باقی تو باش

بهر یک سیبی شدم دور از بهشت
دوزخم را آرزوست حوا تو باش

عاقلان را عقل باشد در جهان
من جنون خواهم مرا لیلی تو باش

هر که را دیدم بهارش آرزوست
من خزان خواهم مرا باران تو باش

خواب خواهم در فراغت روز و شب
زین سبب شیرین شود, رویا تو باش

جمله من کوتاه گویم این غزل
ای عزیزم معنی شعرم تو باش


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


پخش زنده فوتبال آتالانتا - لیورپول 30 فروردین 1403