تنظیم هیجان و فرزند پروری


تنظیم هیجان و فرزند پروری

تنظیم هیجان و فرزند پروری ناحیه پیش پیشانی مغز در فرایند تنظیم هیجان نقش دارد. بخش پیش پیشانی مغز، در بالای بخشی از نظام عصبی جای دارد که اندام های بدن نظیر قلب، ریه ها و روده ها را تنظیم می کند. پیامهای این بخش ها وارد مغز می شوند و به تعیین چگونگی احساس ما کمک می کنند.  ناحیه ی پیش پیشانی علاوه بر دریافت پیام از...

تنظیم هیجان و فرزند پروری

ناحیه پیش پیشانی مغز در فرایند تنظیم هیجان نقش دارد. بخش پیش پیشانی مغز، در
بالای بخشی از نظام عصبی جای دارد که اندام های بدن نظیر قلب، ریه ها و روده
ها را تنظیم می کند. پیامهای این بخش ها وارد مغز می شوند و به تعیین چگونگی
احساس ما کمک می کنند. ناحیه ی پیش پیشانی علاوه بر دریافت پیام از این
نظامهای بدنی مانند یک ” فرمانده اجرایی اصلی” کارکردهای آنها را تنظیم می
کند. ناحیه پیش پیشانی کنترل کننده شاخه های سمپاتیک (شتاب دهنده) و
پاراسمپاتیک (شتاب کاهنده) نظام عصبی است.

زمانی که شتاب دهنده (سمپاتیک) فعال می شود، ضربان قلب افزایش می یابد، تنفس
تندتر می شود و روده ها شروع به فعالیت بیشتر می کنند. زمانی که ترمزها (
پاراسمپاتیک) به کار می افتند، مجموعه واکنشهای برعکسی رخ می دهد و بدن ما
آرامتر می شود. وقتی فردی در مورد چیزی هیجان زده می شود، شتاب دهنده فعال می
شود. وقتی “نه” می گوییم، ترمز به کار می افتد.

کودک و نوجوان به طور اجتناب ناپذیری در جستجوی کشف محیط اطراف خود هستند و ما
در فرزند پروری به طور مکرر نیاز به تعیین حدود داریم. در یک موقعیت مطلوب
وقتی محدودیتی تعیین کردیم، ترمزها رفتار را متوقف می کنند، شتاب دهنده آزاد
می شود و کودک به آنچه می گوییم گوش می دهد. والدین با تعیین حدود باعث رشد
کلاج هیجانی فرزند در ناحیه پیش پیشانی می شوند و فرزند یاد می گیرد که گاهی
آنچه مایل است انجام دهد مجاز نیست و باید انرژی خود را به مسیر قابل قابل
قبول تری سوق دهد.

والدینی که نمی خواهند “والد بد” شناخته شوند، اغلب تعیین حدودی برای اعمال
فرزندشان ندارند. کلاج هیجانی فرزند آنها خوب رشد نمی کند بنابراین فرزندان
توانایی متعادل کردن شتاب دهنده ها و ترمز کننده ها را ندارند و نمی توانند
خشنودی خود را به تاخیر بیندازند و امیالشان را تغییر دهند. والدین به این
کودکان فرصت خود تنظیمی نمی دهند و انعطاف ناپذیری در رفتار آنها آشکار است.
برای این کودکان شنیدن کلمه “نه” سیلابی از رنجش و عصبانیت را به دنبال دارد،
زیرا ناحیه پیش پیشانی مغز (کلاج هیجانی) نمی تواند پاسخی انعطاف پذیر ایجاد
کند. این فروپاشی و عدم خود تنظیمی، برای والد و کودک خسته کننده است. اگر
همیشه تسلیم شویم و به فرزندان هرچه را می خواهند بدهیم فقط برای اینکه ناراحت
نشوند از رشد یک توانایی سالم یعنی ترمز کردن و تغییر جهت به سوی مسیری مطلوب
جلوگیری کرده ایم.

بعضی مواقع خوب است که به آنها بگویید ” نه من اجازه نمی دهم” یا ” می فهمم تو
چه احساسی داری ولی تصمیمم را عوض نمی کنم”. ما مجبور نیستیم برای تمام تصمیم
هایمان توضیح دهیم اما یادمان باشد که پس از کلمه “نه” به خاطر آنکه با ما
همراه نشده است، سر او داد نکشیم چون در این حالت فرزند علاوه بر احساس
شرمساری، فکر می کند خواسته او بد است نه اینکه در مسیر بد هدایت شده است.
کودکی که همراه کلمه “نه” خشم والد را نیز تجربه می کند، ترمزها را به کار می
اندازد در حالی که استفاده از شتاب دهنده نیز ادامه دارد. این موقعیتی مسموم
کننده است که که شبیه راندن اتومبیل با استفاده همزمان گاز و ترمز است.

والدین با تعیین حدود و پیگیری آرام و شفاف آنها، خود تنظیمی را به کودکان خود
می آموزند. محدودیت های بیرونی کودک را قادر می کند ظرفیت تنظیم هیجانی را
پرورش دهد و بر محدودیت های درونی ( ساختار و کارکرد عصبی) نیز تکیه کند. کودک
یاد می گیرد بین محدودیت های بیرونی و درونی به کمک قشر پیش پیشانی تعادل
برقرار کند و به خود ساماندهی برسد. و این امر حاصل نمی شود مگر با ارتباطی
موثر بین والد و فرزند.

بهارک کوهستانی

روانشناس نوجوان

ترجمه و تلخیص از دانیل سیگل

تنظیم، عصبی، فرایند، فرزندپروری، مغز، نظام، نظم، هیجان

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرزند پروری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا