رمانتیسم در آلمان ، مکتب طوفان و تلاش و درخشش سبکی نو


سال1797 را می توان تاریخ تولد رومانتیسم آلمان به شمار آورد. در این سال رمان تیک و واکنرودر با عنوان اسرار درون یک راهب هنردوست منتشر شد. برادران شلگل طرح اولین مقاله ها را برای مجله شان(آتنائوم) ریختند و گوته با فردریش شلگل آشنا شد. نوشته رمانتیسم در آلمان ، مکتب طوفان و تلاش و درخشش سبکی نو اولین بار در نت نوشت. پدیدار شد.

رمانتیسم در آلمان ، مکتب طوفان و تلاش و درخشش سبکی نو

سال۱۷۹۷ را می توان تاریخ تولد رومانتیسم آلمان به شمار آورد. در این سال رمان تیک و واکنرودر با عنوان اسرار درون یک راهب هنردوست منتشر شد. برادران شلگل طرح اولین مقاله ها را برای مجله شان(آتنائوم) ریختند و گوته با فردریش شلگل آشنا شد.

0

سال۱۷۹۷ را می توان تاریخ تولد رمانتیسم در آلمان به شمار آورد. در این سال رمانتیک و واکنرودر با عنوان اسرار درون یک راهب هنردوست منتشر شد. برادران شلگل طرح اولین مقاله ها را برای مجله شان(آتنائوم) ریختند و گوته با فردریش شلگل آشنا شد. فردریش شلگل در سال ۱۷۹۸ مقاله ای تحلیلی درباره ی سال های نوآموزی ویلهلم مایستر اثر گوته نوشت که پایه ی نقد ادبی رمانتیک شمرده می شد.

رمانتیک ها رمان ویلهلم مایستر نوشته گوته را نه به پاس قدرت داستان گویی، که به دو دلیل دیگر ستایش می کردند. نخست این که شرحی از خودسازی انسانی نابغه بود، یعنی توصیف این که انسان چگونه می تواند بر خویشتن مسلط شود و با اراده خود، چیزی را تغییر دهد. ضمن این که نثر گوته از حالت جدی یا توصیف علمی، ناگهان به توصیفی وجدآمیز، شاعرانه و تغزلی می جهد و یکباره سر از شعر درمی آورد و دوباره سریعا به همان نثر آهنگین اما جدی باز می گردد.(برلین، ۸۵:۱۸۰)

مهم ترین نوشته های شلگل در قالب فلسفه هنر بود که به شکل قطعه نویسی و گزین گویه بودند که خود علیه تفکر نظام مند است. رمانتیسم در آلمانی سلفی دارد که همان sturm und drang (شتورم اوند درانگ) طوفان و تلاش است.(سید حسینی، ۱۳۸۹:۱۹۷) انقلاب واقعی بر ضد معیارهای گذشته توسط درام نویسان این مکتب آغاز شد. محققان دوره ی فعالیت این گروه را معمولاً بین سال های ۱۷۶۷ و ۱۷۸۷ و اوج آن را دهه ی ۱۷۷۰ می شناسند. مهمترین نویسندگان این مکتب عبارتند از گوته، با نمایشنامه ی گوتس فن برلیشینگن (۱۷۷۳)؛ یاکوب م. ر لنتس با نمایشنامه ی معلم سرخانه (۱۷۷۴) و سربازان(۱۷۷۶) هاینریش لئوپولد واگنر با نمایشنامه ی قاتل بچه (۱۷۷۶) و فریدریش شیللر با نمایشنامه های راهزنان(۱۷۸۲)، فیسکو(۱۷۸۲) و عشق و توطئه (۱۷۸۳).

نمایشنامه های این مکتب معمولاً به عنوان شورشی بی قاعده بر علیه نئوکلاسیسم ارزیابی شده اند. غالب این نمایشنامه ها در ۵ پرده نوشته شده و وحدت زمان در برخی از آنها رعایت شده و در برخی رعایت نشده است. از آنجا که این مکتب فلسفه ی خاصی را پیروی نمی کرد، نمایشنامه های آن تنوع وسیعی را در اندیشه و بیان درونی نشان می دهند. راهزنان نظرگاهی آزادمنش و روسو وار دارد و سربازان از تبعیض طبقاتی جانبداری می کند.

پراکندگی این نمایشنامه ها تماشاچیان را هم سردرگم می کرد زیرا نویسندگان جوان آنها بر آن بودند تا همه ی ارزش های هنری و اجتماعی را یکباره تغییر دهند. موضوع این آثار غالباً تهاجمی و برخورنده بود. نمایشنامه ی سربازان پیشنهاد دائر شدن یک فاحشه خانه ی دولتی را می کند و در نمایشنامه ی قاتل بچه یک صحنه ی تجاوز در مقابل تماشاگران اتفاق می افتد و نیز کودکی بر روی صحنه کشته می شود. تعداد کمی از آثار این مکتب روی صحنه رفتند و به جز گوتس فن برلیشینگن و آثار اولیه ی شیللر تعداد کمی از آنها مورد استقبال قرار گرفتند. اگرچه این آثار به اجرا در نمی آمدند اما در سطح وسیعی خوانده می شدند و مورد بحث قرار می گرفتند. این مکتب همچنین موجب شد که آثار شکسپیر که در آن روزها که در آلمان اجرا می شدند بهتر پذیرفته شوند. (براکت۲۴۹-۲۴۷ :۱۳۸۸) یکی دیگر از مشخصات رمانتیسم در آلمان این است که به موازات نهضت کلاسیک که شیلر و گوته نماینده اش بودند پیش می رود. و بالاخره برخلاف رمانتیسم فرانسه که بیانیه ی درخشانی مثل مقدمه ی کرامول دارد، خود را تعریف نمی کند. نویسندگان رمانتیک وقتی صفت رومانتیک را به کار می برند آن را معادل دقیقی برای صفت شاعرانه می دانند. همچنانکه در شماره ی ۱۱۹ مجله ی آتنائوم می خوانیم :« زیرا از جهتی، هر شعری رومانتیک است و یا باشد.» غنای رمانتیسم در آلمان ناشی از این است که این جریان تنها یک مکتب ادبی نیست، بلکه نوعی شیوه ی زندگی، فلسفه و حتا مکتب و آئین است و توسعه ی آن به قلمرو های هنر، موسیقی، نقاشی و همچنین علوم، حقوق و اقتصاد ناشی از همین خصوصیت است.

به طور کلی سه مرحله ی مهم در رمانتیسم در آلمان وجود دارد:

۱- عملکرد برادران شلگل و تأسیس مجله ی آنها: «آتنائوم».
۲ – مرحله ای که رومانتیسم هایدلبرگ نامیده می شود و با افرادی همچون آ. فن آرنیم و ک.برنتانو و روزنامه شان به نام روزنامه برای اولیا ء مطرح می شود.
۳- و مرحله ی سوم که به رومانتیسم دیررس معروف است، از برلین به مونیخ و وین مهاجرت می کند و در نوعی محافظه کاری کلیسائی متحجر می شود.

رومانتیسم در مرحله ی اولیه، بسیار نظری و شیفته ی علوم دقیقه است و در محفل خانواده ی شلگل، فلاسفه ای مانند شلایر ماخر و شلینگ و نویسندگانی مانند تیک و نووالیس را گرد آورده است. تمام این جوانان که در نیمه ی دوم قرن هجدهم به دنیا آمده اند و اغلب از خانواده های پولدار هستند نوعی گروه سنی را تشکیل می دهند که سه حادثه ی مهم بر آنان تأثیر گذاشته است: انقلاب فرانسه، ویلهلم مایستر اثر گوته و آموزه ی علم فیشته. آنان شاهد انقلاب و اغلب علاقمند به آن بودند اما در واقع یک انقلاب درونی آنان را بر گرد ادامه دهنده ی راه و در عین حال منتقد کانت که فیشته باشد، گرد می آورد. فیشته با قرار دادن «من برین» به عنوان قدرت مطلق آفریننده، به خرد رومانتیک بعد و قدرت خاص خود را می بخشد. شلینگ با باز دادن اهمیت طبیعت به آن و رها کردن اصل دوگانگی و جدائی بین انسان و طبیعت، نوعی فلسفه ی صیرورت را پایه می گذارد که فلسفه ی انتقادی کانت را اعتلا می بخشد و انسان را از شک فلج کننده نجات می دهد. کشف مجدد عارفان بویژه «بومه»، تأثیر بعضی محافل پیه تیست، توجه شلایرماخر به بازخوانی اسپینوزا، ترجمه ی آ. و شلگل، از آثار دانته و شکسپیر، نکات بارزی هستند در درون نوعی هماهنگی با اجتماع که از مسیر نوعی شبه فلسفه، شعر جهانی را بطور روزمره تجربه می کند. قصه ها، رمان ها، داستان های کوتاه و نمایشنامه ها نشانه ی همین آشفتگی گونه های ادبی هستند و وسیله ای برای درهم شکستن مرزهای تنگ هنر در زندگی و بازگشت به سوی دانش اولیه، دانش عصر طلائی که در آن انسان و طبیعت به یک زبان سخن می گفتند.
پس بنای این رومانتیسم اولیه بر تضاد بود. تضادی که وقتی در قرن هجدهم ریشه می دواند، وادارش می کند که همه ی قوانین و مقررات را دور بریزد و نیز تناقض زائیده از اینکه در سر پیچ پایان قرن، رمانتیسم در عین حال که هرگونه آزادی عملی برای کنکاش در بی نهایت جهان، یعنی من برین به او داده شده است، از اقدام روشن و مشخص عاجز است. آ. مولر در کتاب خودش نظامی از آن استنباط می کند که دیالکتیک هگل را به خاطر می آورد. به نظر او اصالت این جنبش در این است که از این تضاد که می توانست ویرانگر باشد، نیروی آفرینندگی و نوشتن را به دست آورد و هنر را به مرحله ی حکومت مطلقه ی زیبائی شناسی بالا برد. رمانتیسم در آلمانی که گاه در نقطه مقابل کلاسیسیسم قرار دارد و گاه نیز برای مخالفت با فلاسفه ی روشنگری در کنار آن قرار می گیرد، سرانجام در پایان قرن است که نقد دقیقی عاری از هیجانات عاطفی از آن آغاز می شود و رمانتیسم در آلمان به عنوان پدیده ای از پدیده های اساسی فرهنگ اروپائی تلقی می شود.(سید حسینی، ۱۹۷-۲۰۱)

منبع: براکت، اسکار. (۱۳۸۸). تاریخ تئاتر جهان(جلد۲)، ترجمه ی هوشنگ آزادی ور. (چاپ چهارم). تهران: مروارید.
سید حسینی، رضا. (۱۳۸۹). مکتب های ادبی (جلد ۱). (چاپ پانزدهم). تهران : انتشارات نگاه.
برلین، آیزایا.(۱۳۸۵). ریشه های رمانتیسم. ترجمه عبداله کوثری،تهران: ماهی.

رمانتیسم در آلمان ، مکتب طوفان و تلاش و درخشش سبکی نو رمانتیسم در آلمان ، مکتب طوفان و تلاش و درخشش سبکی نو
برای درج دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذاید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن

نام *

ایمیل *

وبسایت

Save my name, email, and website in this browser for the next time I comment.

Current ye@r *

Leave this field empty

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دختر امریکاییِ دو سر که با هر دو سرش حرف میزند !