روایت موسوی لاری از سه دیدگاه به برجام


روایت موسوی لاری از سه دیدگاه به برجام

سرانجام امریکا از برجام خارج و رویای مخالفان دولت تعبیر شد. خروج امریکا از این توافقنامه بین‌المللی واکنش‌های مختلفی را در پی داشت.

روایت موسوی لاری از سه دیدگاه به برجام
سرانجام امریکا از برجام خارج و رویای مخالفان دولت تعبیر شد. خروج امریکا از این توافقنامه بین‌المللی واکنش‌های مختلفی را در پی داشت. اتحادیه اروپا، روسیه و چین بر ماندن در برجام تاکید کردند و ایران با واکنشی معقولانه اعلام کرد که این توافق را با سایر طرفین ادامه خواهد داد اما اتفاقی که سبب تعجب می‌شود، واکنش تندروهای داخل ایران است.

به گزارش صدای ایران، طیفی از این جریان با شایعه‌سازی به دنبال عادی کردن طرح عدم کفایت رییس‌جمهور هستند و برخی دیگر به صورت نمادین برجام را در مجلس به آتش می‌کشند. عبدالواحد موسوی‌لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات معتقد است این جریان نه با برجام بلکه با حسن روحانی مخالف است. او می‌گوید اگر این توافق در دولت مطبوع آنها به امضا می‌رسید اشکالی نداشت اما چون این مهم در دولت تدبیر و امید به وقوع پیوسته، این جریان به دنبال تسویه‌حساب سیاسی است.

اخیرا برخی با خبرسازی‌هایی با عنوان طرح عدم کفایت رییس‌جمهور تلاش در تضعیف دولت دارند. هدف این افراد چیست؟

جو‌سازی و تحرکات اخیر جریان دلواپس برای دیروز و امروز نیست. این افراد در جریان انتخابات ٩٢ باورشان نمی‌شد که حسن روحانی از طرف جریان تحول‌خواه به عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری مطرح‌شده، رای بالا بیاورد و کاندیدای مطبوع خودشان شکست بخورد. تلقی این جریان آن بود که با توجه به پاره‌ای از مشکلات اقتصادی که به دلایل گوناگون برای ملت به وجود آمده و در پاره‌ای موارد دستگاه‌های متولی در شکل‌گیری آن وضعیت بی‌تقصیر نبودند، با سوءاستفاده از آن وضعیت روحانی را در سال ٩٦ از میدان خارج کند. اما این جریان هم در ٩٢ و هم در ٩٦ ناموفق بود.

به نظر شما پشت پرده مخالفت این جریان با برجام چیست؟

روزی که بحث مذاکرات ایران با ١+٥ مطرح شد و دولت با جدیت تمام پیگیر حل مساله مناقشه هسته‌ای به روش مسالمت‌آمیز بود که منتهی به توافقنامه موسوم به برجام شد باز هم این جریان عصبی و ناراحت بود و نسبت به برجام و دستاورد مذاکرات با قدرت‌های جهانی تاختند. این جریان حرکت دولت را هیچگاه برنتابیده و برنخواهد تابید. فارغ از آنکه نتایج برجام چه بوده و چه کسانی از این مذاکرات متضرر یا منتفع شدند، از روز اول اعلام مخالفت کردند. از همان ابتدا نگاه‌ها نسبت به برجام متفاوت بود. نخست همین جریان رادیکال دلواپس بود. نه آنکه این جریان با برجام مشکل داشته باشد بلکه با این موضوع که منشا این توافق دولت حسن روحانی بود مخالف بودند. گروه دوم در ماهیت برجام را به عنوان حداقل راه تامین منافع قبول داشتند اما نگران بدعهدی طرف‌های غربی به ویژه امریکا بودند. نگران بودند که امریکا پای این توافق نایستد و امضای خود را نادیده بگیرد که این گروه دلسوزان نظام و انقلاب بودند. دلسوزانی که نسبت به صداقت امریکا و متحدانش تردید داشتند. گروه سوم دولت و مجموعه مرتبط با دولت بودند که اعتقاد داشتند در یک داد و ستد بین‌المللی یک گام مهم در جهت شکست اجماع بین‌المللی علیه ایران برداشته شده است. تا قبل از برجام امریکایی‌ها توانسته بودند کشور‌های مختلف را علیه ایران تجمیع کنند. وضعیت کشور در دوران تحریم مشخص بود و همگان به یاد دارند که نفت ما خریداری نمی‌شد، در صورت خریداری، پول نفت پرداخت نمی‌شد. بانک‌ها از حواله کردن پول ایران امتناع می‌کردند، شرکت‌ها از سرمایه‌گذاری در ایران می‌ترسیدند اما برجام توانست بخشی و نه همه مشکل را برطرف کند. عقیده دولت بر آن بود که این توافقنامه که در سطح بین‌المللی انجام شد فشار‌های وارد بر ایران را کاهش داد و ایران توانست به مسیر توسعه باز‌گردد.

بنابراین به نظر شما نسبت به برجام سه تفکر وجود داشت.

بله. گروه نخست با دولت حسن روحانی مخالفت داشتند. گروه دوم دلسوز و نگران عهد‌شکنی امریکا بودند. این گروه برجام را به عنوان یک معاهده و توافقنامه و در مجموع یک دسترنج بین‌المللی تکریم می‌کردند اما معتقد بودند امریکا بد‌عهد است و باید مراقب بود. گروه سوم نیز دولت بود که اعتقاد داشت برجام اجماع منفی علیه ایران را شکسته و امریکا اگر بخواهد رفتار دیگری از خود نشان دهد، منزوی می‌شود.

به نظر شما چه کسی باید پاسخگو باشد؟

به عقیده من در این میان افرادی که از سر دلسوزی نه به محتوای برجام بلکه درباره نحوه برخورد امریکا تردید داشتند اکنون می‌توانند بگویند عملکرد ترامپ قابل پیش‌بینی بود ولی همین افراد نسبت به اصل کار دولت نظر مثبت دارند. بدون اجازه مقام معظم رهبری برجام به نتیجه نمی‌رسید و اگر ایشان مخالفت داشتند برجام امضا نمی‌شد. همه افراد دلسوز نسبت به بدعهدی امریکا نگرانی داشتند. اکنون امریکا از برجام خارج شده است اما دولت ایران به تعهدات خود پایبند بوده و کار خوبی انجام داده اما این به معنای تایید نظر دلواپسان نیست. باید متوجه بود که این جریان با اصل مذاکره مشکل داشت. حل بحران‌های بین‌المللی با مذاکره و گفت‌وگو در قاموس این افراد نیست. حرف امروز دلواپسان متاعی است که مشتری ندارد.

وظیفه جریان دلسوز نظام و انقلاب در این برهه چیست؟

همان‌طور که در روزهای اخیر شاهد بودیم این جریان دلسوز دوشا‌دوش دولت ایستاده‌اند زیرا معتقدند دولت راهی جز مذاکره نداشت و باید اجماع منفی علیه ایران شکسته می‌شد. حال امریکایی‌ها بدقولی کردند، غلط کردند بدقولی کردند. بدقولی از ناحیه امریکا است و ما نباید در داخل به دولت حمله کنیم که این روزها را پیش‌بینی می‌کردیم. بدقولی امریکا خیانت به گفتمان حل مسالمت‌آمیز مسائل در عرصه بین‌المللی است. از فردا هیچ کشوری نسبت به امریکا و تعهداتش اطمینان نخواهد داشت.

خروج امریکا از برجام منجر به انزوای امریکا خواهد شد؟

قطعا این نتیجه را دربردارد. زیرا تمام کشور‌هایی که با امریکا طرف هستند از سر بریده گرگ درس گرفته و به این سیستم مستکبر و دروغگویی که به امضای خود پایبند نیست اعتماد نخواهند کرد. بدعهدی و بدقولی امریکا نباید عامل تشتت در داخل شود و کاری که دولت صادقانه و با تمام توان پیش‌برد و در این مسیر، تمام ارکان نظام دولت را حمایت می‌کردند بگوییم از اول غلط بوده و درست نیست.

جایگاه امنیت ملی در تفکر جریان تندرو کجاست؟

امنیت ملی امروز در انسجام و وحدت تمامی سلایق است. هرکسی حرف از تشتت بزند و از آب گل‌آلود ماهی سیاسی بگیرد، منافع ملی را زیر پا گذاشته است. ما امروز باید در برابر امریکا و این عهد‌شکنی و رفتار مستکبرانه و ماجرا‌جویانه امریکا نظر واحد داشته باشیم. موضوع اصلی عهد شکنی امریکا است نه اختلافات قوه‌قضاییه با دولت یا اختلافات سیاسی احزاب. همه باید نسبت به کار احمقانه ترامپ که آبروی دولت امریکا و خود را برد، نظر واحد داشته باشیم. برجام از ابتدا با انتقاد همراه بود اما انتقاد با مخالفت با اصل موضوعی که مورد تایید رهبری بوده و ارکان نظام بوده، متفاوت است.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تقویم حجامت 1403