طرفدار القاعده چطور داعشی شد؟


محمد جعفری - خبرنگار: تروریست داعشی که در حمله به ساختمان مجلس و حرم امام‌خمینی(ره) نقش مؤثری داشته در جلسه محاکمه جزئیات بیشتری از پشت پرده این جنایت را بازگو کرد؛ جزئیاتی که نشان می‌دهد او و همدستانش از ماه‌ها قبل این نقشه شوم را طراحی کرده بودند و او نیز قصد داشت پس از حمله تروریستی به عراق بگریزد اما توسط مأموران امنیتی به دام افتاد.

طرفدار القاعده چطور داعشی شد؟

 طرفدار القاعده چطور داعشی شد؟
اجتماع > اجتماعی - محمد جعفری - خبرنگار:
تروریست داعشی که در حمله به ساختمان مجلس و حرم امام‌خمینی(ره) نقش مؤثری داشته در جلسه محاکمه جزئیات بیشتری از پشت پرده این جنایت را بازگو کرد؛ جزئیاتی که نشان می‌دهد او و همدستانش از ماه‌ها قبل این نقشه شوم را طراحی کرده بودند و او نیز قصد داشت پس از حمله تروریستی به عراق بگریزد اما توسط مأموران امنیتی به دام افتاد.

به گزارش همشهری، در جلسه محاکمه عاملان حمله تروریستی 17خرداد‌ماه سال گذشته به مجلس و حرم امام‌خمینی(ره) که صبح دیروز در شعبه 15دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، 8نفر از متهمان حضور داشتند. در ابتدای این جلسه دختر شهید علی جواد زارع، به نمایندگی از خانواده‌های شهدای حادثه تروریستی مجلس در جایگاه ایستاد. او که تصویر پدر شهیدش را در دست گرفته بود، گفت:

«من به پدرم و سایر همکاران شهیدش افتخار می‌کنم. خون آنها باعث پایداری کشورمان خواهد شد. هرچند اعدام برای تروریست‌ها کم است اما ما خواستار مجازات آنها هستیم.»

در ادامه این جلسه اتهامات متهم ردیف اول به نام «س. م» به وی تفهیم شد و او به دفاع از خودش پرداخت. براساس کیفرخواست اتهامات وی شامل بغی (قیام مسلحانه) به‌دلیل عضویت در گروه داعش، قاچاق سلاح، حمل سلاح جنگی، ورود غیرمجاز به کشور، جعل سند و حمل گاز اشک آور بود. وی دفاعیاتش را با معرفی خودش آغاز کرد:« من 55ساله و اهل شهرستان روانسر هستم. متاهلم و 5فرزند دارم اما ناخواسته وارد داعش شدم.»

در راه القاعده

وقتی رئیس دادگاه از متهم خواست درباره زمینه‌های پیوستنش به داعش صحبت کند، او گفت:« من قبلا طرفدار طالبان و القاعده بودم اما از داعش زیاد خوشم نمی‌آمد. قبلا در زمان طالبان افرادی به افغانستان رفته و به طالبان و القاعده پیوسته بودند، اما خانواده‌ها و نزدیکان‌شان به افغانستان رفته و آنها را برگردانده بودند.

سال 91من هم یک‌بار به افغانستان رفتم و حدود 25روز آنجا بودم. چون گذرنامه نداشتم از طریق سیستان و بلوچستان از مرز گذشتم و به منطقه نیمروز افغانستان رسیدم. یک افغان هم همراهم بود. می‌خواستم درباره طالبان تحقیق کنم. عده‌ای درباره آنها خوب و عده‌ای هم بد می‌گفتند. می‌خواستم خودم بفهمم که آنها چطور افرادی هستند و به آنها بپیوندم، اما دستم به آنها نرسید و بعد از 25روز برگشتم.»

آزادی با تعهد

هرچند این متهم به گفته خودش بعد از 25روز از افغانستان به کشور بازگشت اما مأموران امنیتی به خوبی وی را رصد می‌کردند و او فکرش را هم نمی‌کرد که تحت نظر قرار دارد. او در این‌باره گفت: «بعد از بازگشتم از افغانستان تا 2‌ماه در روانسر بودم. بعد از آن به شمال رفتم و در یک باغ به‌عنوان نگهبان مشغول به‌کار شدم.

در آنجا فردی با من تماس گرفت و گفت مأمور است و به من به اتهام قاچاق مواد‌مخدر مشکوک شده‌اند اما من گفتم که اشتباه می‌کنند. چند روز بعد بود که یکی از دوستانم تماس گرفت و گفت مأموران امنیتی دنبال دستگیری‌ام هستند. من خودم با آنها تماس گرفتم و گفتم 3روز دیگر می‌آیم. به روانسر برگشتم و خودم را تسلیم کردم. بعد از چند جلسه از من تعهد گرفتند که با گروه‌های تروریستی رابطه‌ای نداشته باشم. از من تعهد گرفتند و آزادم کردند.»

چطور داعشی شدم

در ادامه رئیس دادگاه درباره چگونگی پیوستن متهم به گروه داعش سؤال کرد که او اینطور پاسخ داد:« شوهر خواهرم از مدت‌ها قبل به داعش پیوسته بود و ما از او بی‌خبر بودیم. این شد که من برای پیدا کردن او سراغ داعش رفتم. ابتدا با گذرنامه و به شکل قانونی به ترکیه رفتم. 3روز در آنجا بودم و بعد به منطقه شهدادی رفتم و به داعش پیوستم. اول به من مشکوک بودند و می‌گفتند تو جاسوس ایران هستی اما وقتی فهمیدند که دنبال شوهر خواهرم آمده‌ام من را قبول کردند.

بعد از چند روز به موصل رفتیم و حدود 25روز آنجا بودیم. از آنجا همه را به منطقه هویجه می‌فرستادند و در آنجا آموزش‌های تئوری و نظامی می‌دادند. حدود 20روز به شکل تئوری کلاس گذاشتند و جزوه‌ها و کتاب‌های مختلفی را درباره داعش آموزش دادند. همینطور در آموزش نظامی کار با کلاشنیکف را یاد دادند. البته به بعضی‌ها کار با جلیقه‌های انفجاری را هم یاد ‌دادند. از آن به بعد یک کلاشنیکف هم تحویلم دادند و بعد همراه 7نفر دیگر در یک تپه نگهبانی می‌دادیم و ماهی 50دلار حقوق می‌گرفتیم. اما بعد من مریض شده و از کارهای نظامی خارج و کمک آشپز شدم.»

نمایش تصاویر بیعت با داعش

وقتی حرف‌های متهم به اینجا رسید رئیس دادگاه درباره دلیل بازگشت او به کشور سؤال کرد و توضیح داد که اطلاعات به‌دست آمده نشان می‌دهد که «س.م» در مدتی که در بین تروریست‌های داعش حضور داشته سراغ یکی از سرکرده‌های آنها رفته و برای انجام عملیات تروریستی در داخل خاک ایران اعلام آمادگی کرده است.

اما در ادامه متهم این موضوع را که قبلا به آن اعتراف کرده بود انکار کرد و گفت ناخواسته وارد داعش شده و چند مرتبه قصد داشته فرار کند اما نتوانسته است. در این لحظه به دستور قاضی صلواتی تصاویر حضور متهم در بین تروریست‌های داعش در دادگاه نمایش داده شد. این تصاویر متهم را در حال بیعت کردن با آنها نشان می‌داد. همه مدارک نشان می‌داد که او با داعش بیعت کرده و قصد انجام عملیات تروریستی داشته اما با وجود این متهم همچنان مدعی شد که با داعش بیعت نکرده است.

بازگشت به کشور

با وجود اینکه «س.م» در عملیات تروریستی مجلس و حرم امام(ره) حضور نداشته اما شواهد به‌دست آمده از یک‌سو و اعترافات قبلی متهم از‌سوی دیگر نشان می‌دهد که او نقش مؤثری در این عملیات داشته است. وی درباره دلیل بازگشتش به کشور بعد از حدود یک‌سال حضور در بین تروریست‌های داعش گفت:« به من گفتند باید به ایران بروی. ما 4نفر بودیم که با پای پیاده از مرز نفت‌شهرگذشتیم. عصر بود و یک غار پیدا کردیم و تا شب در آن پناه گرفتیم.

آن شب باران می‌آمد. وقتی هوا بهتر شد راه افتادیم و تا صبح راه آمدیم. از آنجا به بعد 2مرد عرب برگشتند و من و نفر دیگر از طریق جی پی اس مسیر را پیدا کردیم. کمی که راه آمدیم باز هم کنار تخته سنگی پناه گرفتیم و خوابیدیم. بعد از عشایری که آنجا بودند نان گرفتیم و غذا خوردیم.

همدستم اسلحه‌هایی را که همراه مان بود در همان حوالی دفن کرد و در حوالی گیلان غرب سوار یک پراید شدیم و چند کیلومتر آن طرف‌تر در کنار یک سد پیاده شدیم و در کیسه‌خواب‌هایی که داشتیم خوابیدیم و منتظر رابط‌های مان شدیم. همدستم با افرادی که می‌شناخت تماس گرفت و 4نفر دنبال مان آمدند و به سرپل ذهاب رفتیم. حدود یک‌ماه در آنجا ماندیم اما مدام جای مان را عوض می‌کردیم تا اینکه خانه‌ای در کرمانشاه اجاره کردیم و قرار شد 3میلیون تومان پول پیش و ماهی 200هزار تومان اجاره بدهیم.»

آنطور که متهم می‌گوید آنها گام به گام به سوی تهران نزدیک‌ می‌شدند تا نقشه شوم‌شان را عملی کنند. او اینطور ادامه می‌دهد: « در مدتی که در کرمانشاه بودیم چند نفر دیگر هم به ما اضافه شدند. همدستانم بارها از خانه بیرون می‌رفتند اما من معمولا در خانه می‌ماندم. یک روز آنها رفتند و یک پراید خریدند و رفتند. گفتند چند روز صبر کن ما دنبالت می‌آییم. من هم منتظر ماندم تا اینکه چند روز بعد از طریق رادیو فهمیدم در تهران عملیات شده است.»

دستگیری با جلیقه انفجاری

«2کلت کمری، تعدادی گوشی هوشمند، اسپری اشک آور، لپ تاپ، کمربند انفجاری، 11میلیون تومان پول نقد، 598دلار و شناسنامه جعلی» اینها تجهیزاتی بود که هنگام دستگیری «س.م» از او کشف شد.

متهم در دفاعیاتش درباره به تن کردن جلیقه انفجاری گفت:« بعد از اینکه فهمیدم در مجلس عملیات شده همه وسایلی را که در خانه داشتم جمع کردم و می‌خواستم به عراق فرار کنم. همه وسایل را با خودم برداشته بودم و جلیقه انفجاری را هم به تن داشتم اما چند روز بعد بود که مأموران دستگیرم کردند. »

آخرین دفاع

متهم که در داعش به ابوانصار معروف بود در جلسه محاکمه قصد داشت وانمود کند که از عملیات تروریستی اطلاعی نداشته و ناخواسته در میان تروریست‌ها حضور داشته اما شواهد به‌دست آمده حاکی از آن است که او پیشنهاد اولیه انجام این عملیات تروریستی را مطرح کرده و سرپرست تیم تروریستی بوده است. وقتی رئیس دادگاه بار دیگر اتهامات را به وی تفهیم کرد، او برای آخرین مرتبه از خود اینطور دفاع کرد:

«بارها به‌خاطر کاری که مرتکب‌شده‌ام توبه کرده‌ام. به‌نظرم داعش 30مشکل بزرگ دارد. کشتن، شعار داعش است. من از داعش اعلام برائت کرده و می‌کنم. من در مدتی که در داعش بودم با چشم خودم افرادی را دیدم که به تنهایی برای نابودی یک ملت کافی بودند. با پایان دفاعیات متهم ختم جلسه اعلام شد و قرار است صبح امروز (دوشنبه) به اتهامات سایر اعضای این گروه رسیدگی شود.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تقویم حجامت 1403