واقع بین باشید


واقع بین باشید

آرمان- «دنیا دو روز است و ارزش این همه غم و غصه را ندارد!» گفته هاى قدیمى را وقتى مى شنویم، انگار به دلمان مى نشیند، همانکه از دل بر آید و لاجرم بر دل نشیند. اما کمتر پیش مى آید وقتى...

آرمان- «دنیا دو روز است و ارزش این همه غم و غصه را ندارد!» گفته هاى قدیمى را وقتى مى شنویم، انگار به دلمان مى نشیند، همانکه از دل بر آید و لاجرم بر دل نشیند. اما کمتر پیش مى آید وقتى را صرف فکر کردن و اجرا کردن این گفته‌ها بکنیم. شاید درگیرى‌هاى زندگى مانع این کار مى شود. اما به هر حال همه ما گاهی سرکى در گذشته مى کشیم و حتما موضوعى براى افسوس خوردن پیدا مى کنیم که بگوییم، اگر این کار را نکرده بودم، زندگى الان وضعیت بهترى داشت و هزاران اما و اگر دیگر که هیچ‌کدام تغییر مثبتى در وضعیت فعلى ما ایجاد نخواهند کرد. چه باید کرد؟ آنها که مسئولیت کارها و کم کارى هایشان را مى پذیرند، جواب خوبى براى این سؤال دارند. آنها مى گویند: از همه آنها چیز یاد گرفته ایم و این حداقل نتیجه مثبتى است که مى‌توان از هرکارى گرفت. چه کسى مى تواند ادعا کند که یادگرفتن بیهوده است؟

این حس پیچیده

من چیزى به دست نیاورده ام، وقتم تلف شده، هیچ احساس رضایتى از گذشته ندارم، کاملا از اتفاقاتى که افتاده ناامیدم و ... و نهایتا هرکسى این جملات را بشنود خواهد گفت شما از گذشته احساس پشیمانى و افسوس مى کنید. کسى که با پشیمانى زندگى مى کند همواره به این موضوع فکر مى کند که چه کارهایى را مى توانست به شکل متفاوتى انجام دهد. البته باید بدانید که شما با این احساس، در دنیا تنها نیستید و همیشه براى همه مواردى پیش مى آید که از آنچه انجام شده پشیمان باشند. در واقع مقدار مشخصى از این پشیمانى سالم و مفید است. خوب است که گاهی نگاهى به گذشته بیندازیم و با ارزیابى آنچه انجام داده ایم راه آینده را انتخاب کنیم. اما این حس وقتى که به‌طور مداوم مسائل کوچک را تبدیل به مشکلات بزرگ و لاینحل مى کند مسأله ساز مى شود. در واقع در این شرایط افراد خودشان و شرایط اطراف را بسیار جدى تر از آنچه هست مى گیرند و اگر این وضع ادامه پیدا کند، زمینه ساز افسردگى خفیف خواهد شد. همه ما از اشتباهاتمان پشیمان مى شویم، اما نباید اجازه داد این پشیمانى زندگى مان را فلج کند و اجازه فعالیت بیشتر را از ما بگیرد. در واقع نباید اجازه داد حس پشیمانى کنترل زندگى ما را به دست بگیرد.

برگشت ممنوع!

وقتى تصمیم به انجام کارى مى گیریم، بزرگترین لطفى که مى توانیم در حق خودمان کنیم این است که وقت و انرژى و تمرکزمان را صرفا متوجه انجام آن کار کنیم و نه فکر کردن به خود تصمیم. شکست اگرچه شیرین نیست ولى هیچ چیز ترسناکى هم نیست؛ اگر برنامه و هدفى در کار باشد شکست هاى میان راه نمى تواند شما را از رسیدن به آن هدف کلى بازدارد، چون تمام این شکست‌ها قدم هاى رسیدن به آن هدف و دورنماى کلى هستند و دیگر پشیمانى از آنها معنى ندارد. هر شکست درسى به ما آموخته که در ادامه راه به دردمان مى خورد. به نظر شما دلیلى براى پشیمانى وجود دارد؟ به علاوه اگر هیچ شکستى در زندگى اتفاق نیفتد، فکر مى کنید پیروزى معنى و مفهوم و شیرینى خاصى خواهد داشت؟

اتفاق مى افتد

پذیرش زندگى به همان شکلى که هست و نه آن شکلى که ایده آل ماست خیلى مهم است. زندگى مجموعه اى است از اتفاقات غیرمشخص که پیش روى ما رخ مى دهند. آیا شما مى دانید فردا برایتان چه اتفاقى خواهد افتاد؟ آیا واقعا مطمئن هستید آنچه بر شما گذشته و شما برچسب بد و ناخوشایند رویش زده اید زمینه یک اتفاق خوب تر نباشد که فردا اتفاق مى افتد؟ اگر با یک دید مثبت به وقایع بنگریم، تمام وقایع جزئى از یک سیر تکاملى هستند که ما نمى‌توانیم تغییرشان دهیم. چه باید کرد؟ پذیرفتن و از کنار آن گذشتن بهترین راه حل ممکن است. شاید بعدا با اتفاقاتى که بیفتد، وقتى به گذشته نگاه کنیم به این برچسب هاى بد و خوب بخندیم. چون در یک نگاه جامع تر ممکن است برچسب‌ها جور دیگرى به نظر برسند.

جبران مى کنم

توضیح خاصى به نظر شما مى رسد؟ نه چندان! اگر کارى را تا به حال انجام نداده اید، تا زنده هستید برایش فرصت دارید. به قول معروف ماهى را هر وقت از آب بگیرید همان ماهى تازه است. فقط باید مسئولیت گذشته و حال و آینده را بپذیریم و کارهایى را که دوست داریم انجام دهیم. اگر فکر مى‌کنید تا به حال به اندازه کافى سفر نکرده اید، خوب از همین امروز شروع کنید. فکر مى کنید دو سال گذشته عمرتان هدر رفته؟ خوب سعى کنید امسال تلاش تان را مضاعف کنید تا دو سال گذشته جبران شود. اما کسانى هستند که با توجیه شرایط فعلى از پذیرش مسئولیت سرباز مى زنند. آنها کسانى هستند که در گذشته گیرافتاده‌اند و آینده را نیز با این وضعیت از دست خواهند داد. باید جرأت داشت و برایش برنامه ریزى کرد، همانطور که خودمان مى خواهیم باشد، نه آنطور که دیگران دلشان مى خواهد!

نه باید ، نباید!

بایدهایى که خودمان را ملزم به انجام‌شان کرده‌ایم همیشه بزرگترین سنگ راه پیشرفت ما هستند؛ من باید سال گذشته در کنکور قبول مى شدم، دوستم باید با من رفتار خوبى انجام مى داد، آنها باید آن شغل را به من مى‌دادند، من باید ترفیع مى‌گرفتم، من باید نمره بیست مى گرفتم و میلیون‌ها باید و باید دیگر که تنها حس پشیمانى و عدم موفقیت را ایجاد مى کنند. اگر مفهوم این باید هاى گذشته از ذهن ما پاک شود، آرامش بسیار بیشترى پیدا خواهیم کرد و کمتر حس بازنده بودن خواهیم داشت. همه ما بهترین کارهایى را انجام داده ایم که با توجه به شرایط خاص مان براى مان امکان داشت. این یعنى موفق بودن، برنده بودن و سربلند بودن. نه بازنده بودن. نتایج کارها آن اندازه مهم نیستند که پیشقدم شدن براى انجام شان مهم است. شما با تمام شجاعت و ثبات قدمى که در خودتان سراغ داشتید و نهایت انرژى که در وجودتان یافت مى شد، کارهایى را انجام داده اید که همه و از جمله خود شما باید به خاطر آنها به شما افتخار کنند... این موضوع را هیچ‌وقت فراموش نکنید.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا