خوار جان صدایته می شنوم


مادردختر: هلو،هلو،هلو صدای مه می شنوی. مادرپسر:بلی خوار جان صدایته می شنوم،چطوراستی خوارجان، خانه خیرتی اس سنوی مقبولم چطوراس؟ مادر دختر:پشت خیرتی وجان جوری چی می گردی،بینی مره خو پیش دوست ودشمن بریدی. مادرپسر:چی ریخته،چی پاشیده چرا قار استی...

مادردختر: هلو،هلو،هلو صدای مه می شنوی.
مادرپسر:بلی خوار جان صدایته می شنوم،چطوراستی خوارجان، خانه خیرتی اس سنوی مقبولم چطوراس؟
مادر دختر:پشت خیرتی وجان جوری چی می گردی،بینی مره خو پیش دوست ودشمن بریدی.
مادرپسر:چی ریخته،چی پاشیده چرا قار استی خوارجان.
مادردختر:بخیالم که تو نمی فامی که مه چرا قار استم نمی فامم چی رقم مردم استین، مچم سیال استین یا دلاک .
مادرپسر:خوار جان مام مثل خودتان مردم پدر کرده و سیال استیم.
مادردختر:اگه سیال می بودین مره ایقه نمی شرماندی شمع واری دختر ره برت دادم،کجاس نوروزی دخترم مره خو پیش مردم به دوپیسه کدی.
مادرپسر:خوارجان همی امروز نوروزی ره میاریم به دول وسرنی میاریم.
مادردختر:دول وسرنی زدن خو عادت شما مردم اس بگو کی چی میارین نشه که باز مه پیش مردم کم بیایم.
مادر پسر:ماهی،جلبی،روغن جوشی ،هفت میوه ومیوه تازه میاریم.
مادر دختر:چقه ،چقه میارین؟
مادر پسر: یک سیرماهی،نیم سیرجلبی،دوسیرمیوه تازه ویک دیگ هفت میوه.
مادر دختر:الا بخیالم که بینیم بریده شد، اوخوار ماخو کدام جت وجولا و ازبیخ بته نیستیم ما رواج داریم که نوروزی ره دبین مردم تقسیم می کنیم ای یک سیرونیم سیر تره مه تاکی برسانم.
مادرپسر:خوارجان خودت خو خبر داری راه پاکستان بسته است ،یک کیلو ماهی چار صد رپه شده.
مادر دختر: مره غرض نیس که ماهی کیلو چند شده،مه خو ضمانت راه پاکستان نکدیم که زورت نمی رسید زن نمی گرفتی به بچیت.اگه از چار سیر ماهی کم آوردی دجویچه دان کوچه میندازمش ویک گپ که ازیادم نره بردخترم کالا،انگشترطلا و سامان آرایش هم بیاری دخترم هر روز گریه می کنه ومیگه که مره به کدام گدیگردادی که ایچ برم اهمیت نمیته.
مادرپسر:خو خوار جان کوشش می کنم.بلی خوار جان صدای مه می شنوی بخیالم که قطع کد اوبچه از اغایت یک ده هزار دگام بیگی که پیسه کم نشه.

لطیف آرش

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه افغانستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ سلام فرمانده 3 ابوذر روحی