عشوه ی چشم


عشوه ی چشم

من در این عالم به جز وصلت نمیجویم ، بیا رهرویی هستم که جز راهت نمیپویم ، بیا وصفِ قد و چشم و خال و روى و ابرویت کنم جز ثنا و مدحِ تو ، چیزی نمیگویم ، بیا گل بسی روید به باغ و عطر میپیچد بهشاعر:فرهاد ریاحی

من در این عالم به جز وصلت نمیجویم ، بیا
رهرویی هستم که جز راهت نمیپویم ، بیا

وصفِ قد و چشم و خال و روى و ابرویت کنم
جز ثنا و مدحِ تو ، چیزی نمیگویم ، بیا

گل بسی روید به باغ و عطر میپیچد به راغ
جز گلِ بستانِ عشقِ تو نمیبویم ، بیا

گر دمی ، آبِ حیات از چشمه ی نوشت دهی
در گلستانِ دلت چون غنچه میرویٓم ، بیا

عنبرین گیسوی خود از دوش میریزی به ساق
بهرِ صیدِ قلبِ من ، یارِ کمند مویم ، بیا

چشمِ غم آلودِ من از زخمِ دل زاری کند
زنگِ دل با دیده ی غمبار میشویم ، بیا

بُرده ای با عشوه ی چشمت ، دلِ فرهاد را
ناز و غمزه کم کن و ای یار مه رویم ، بیا

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لعیا زنگنه راه بهاره رهنما را می رود!/ عکس