آلیس در سرزمین عجایب
دسته: داستانهای مصورنگاه “آلیس”، بیحوصله از کتابی که خواهرش می خواند به خرگوش عجیب سفیدی جلب شد که با تعجب با خودش می گفت «ا...
نگاه “آلیس”، بیحوصله از کتابی که خواهرش می خواند به خرگوش عجیب سفیدی جلب شد که با تعجب با خودش می گفت «اوه خدایا! به موقع نخواهم رسید» و پیش از آنکه به سرعت دور شود، از جیب جلیقه اش ساعتی درمی آورد. آلیس در حالی که کنجکاوی اش به شدت تحریک شده بود، شروع به دویدن و دنبال کردن خرگوش نمود و خوشبختانه خرگوش را زمانی دید که می خواست از یک سوراخ گشاد در کنار یک بوته به درون زمین برود. بدون یک لحظه تفکر، آلیس هم به دنبال خرگوش در درون سوراخ وارد شد و فکر نکرد که چگونه باید از آن خارج شود …