محنت دیرینه


محنت دیرینه

جانم به لب و یادم چون تیره ی شام امشب چون محنت دیرینم جرعه است به جام امشب لعل شکرینم پر، از زهر هلاهل سان زلف سیه و مژگان چون حلقه ی دام امشب دستان نحیفم را بید است به باد مهر شاعر:پارمیدا الیاسی

جانم به لب و یادم چون تیره ی شام امشب چون محنت دیرینم جرعه است به جام امشب
لعل شکرینم پر، از زهر هلاهل سان زلف سیه و مژگان چون حلقه ی دام امشب
دستان نحیفم را بید است به باد مهر عطر گل شب بویم تلخ است به کام امشب
بر تربت بالینش، چون دیده فرو افتاد لوءلوء ز دل خام مسکین غلام امشب
آتشکده ی این دل خاکستر ویران شد هر صاعقه ی گیتی شرّاره ی رام امشب
چشم و نگه و دیده، خشکیده به شاخ تر می در کف هر ساقی گردیده حرام امشب
گویند فلانی را، صاحب نظران، دریاب صد حیف از این دوران ناخوانده پیام امشب

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جملات و متن تبریک روز جهانی خلبان به همسرم و عشقم + عکس نوشته و استوری