یادگار عشق


یادگار عشق

در سکوت دلنشین خلوتم، میرسد نهیب درد آشنا خاطرات عشق بی زوال من، لحظه ای نمیکند مرا رها... باز میکشاندم به صد خیال، ردّ پای تابش حضور تو بی بهانه میدمد وداع شب، چکّه از نگاه پر فروغشاعر:نادیاقوریوند

در سکوت دلنشین خلوتم،
میرسد نهیب درد آشنا
خاطرات عشق بی زوال من،
لحظه ای نمیکند مرا رها...

باز میکشاندم به صد خیال،
ردّ پای تابش حضور تو
بی بهانه میدمد وداع شب،
چکّه از نگاه پر فروغ تو...

میکِشد غرور رفته را دلم؛
آتش لبان تو مرا ربود
بوسه ای بهانه شد که بشکفد،
در دلم رُخت ،ولی دلت نبود...

گیسوان حسرتم به راه تو،
هر گناه تشنه را بهانه کرد
آه ،التهاب شعله ام تو را،
پای چشمه ای دگر روانه کرد...

نعره های وحشتت به جان من،
راز آشکار تو که شد به هوش
خنده بر لبان من فسانه شد،
بر دعای بی نشان که کرده گوش...

از حصار کور تو گسسته ام،
گرچه گفته ای چه خوش که رفته او
میرسی از ازدحام بغض من،
یک شبی به آن رهی که بسته او...

من ترنم نسیم عشق را،
در خیال خام تو کشیده ام
تا ابد نمیرسی به خواب او،
گرچه جز هوس که من ندیده ام...

عاشقانه ماندنم به یاد تو،
از جفای خواهشی دوباره نیست
از حریم دل جدا نمیشوم،
چشمکی که بگذرد،ستاره نیست...

اشتیاق من به تو،هراس تو؛
یادگار مانده ای که کهنه شد
در قفای اشک های خسته ام،
صد سروده ماند و او که شهره شد...


نادیا قوریوند.









حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تغییر تیپ و چهره دومین بازیگر نقش «نجلا» / محیا دهقانی جنجال کرد!