در قسمت قبلی این سری مطالب به تاریخچهٔ فورد موستانگ پرداختیم و تا سال 1967 پیش رفتیم و امروز این سفر را ادامه میدهیم. گفتیم که در این سال شلبی علاوه بر مدل GT350 برای اولین بار مدل دیگری را هم با نام GT500 معرفی کرد. این خودرو بر اساس موستانگ فستبک مدل 1967 ساخته میشد و شلبی برای آن از پیشرانهٔ 7 لیتری V8 فورد (428 اینچ مکعب) استفاده کرده بود. در آن سال این موتور روی فورد تاندربرد و مرکوری S-55 نصب میشد.
شلبی در سال 1967 در حالی از این پیشرانهٔ بزرگ برای GT500 استفاده کرده بود که خود فورد هنوز آنرا برای نسخههای استاندارد موستانگ ارائه نمیکرد. این پیشرانه در شلبی GT500 قدرتی برابر با 360 اسب بخار تولید میکرد. از شلبی GT500 تا پایان سال 1967 تنها 2048 دستگاه تولید شد. نسخههای شلبی مدل 1967 یعنی GT350 و GT500 در ظاهر نیز با موستانگ معمولی تفاوتهایی داشتند که مهمترین آن چراغهای عقب یکتکهٔ باریک بود اما همچنان شباهت کلی آنها با موستانگ حفظ شده بود.
سال 1967 همان سالی بود که جنرال موتورز برای اولین بار شورلت کامارو را بهعنوان رقیب مستقیم فورد موستانگ راهی بازار کرد. بدین ترتیب درحالیکه موستانگ سال قبل به فروش فوقالعادهٔ 600 هزار دستگاه دست پیدا کرده بود، با آمدن کامارو در سال 1967 فروشش به 470 هزار دستگاه کاهش پیدا کرد. یک سال بعد یعنی در آوریل سال 1968، فورد نسخهای عملکردی از همان پیشرانهٔ 7 لیتری V8 که شلبی سال قبل در مدل GT500 استفاده کرده بود را با نام کبرا جت معرفی کرده و خودْ، آنرا بهصورت کارخانهای برای نسخههای معمولی موستانگ ارائه کرد. این موتور در موستانگ استاندارد 335 اسب بخار قدرت تولید میکرد.
اما این تنها رویداد موستانگ در سال 1967 نبود زیرا در این سال اعجوبهای توسط شلبی خلق شد. در سال 1968 شلبی نسخهای حتی قدرتمندتر از GT500 را ارائه کرد. این هیولا که GT500KR (مخفف King of The Road) نام داشت، به همان پیشرانهٔ 7 لیتری V8 کبرا جت مجهز شده بود اما با ایجاد تغییراتی قدرت آن به رقم فوقالعادهٔ 400 اسب بخار افزایش پیدا کرده بود. بدین ترتیب GT500KR قدرتمندترین موستانگ شلبی آن دوران لقب گرفت و تا چندین سال این عنوان را حفظ کرد. البته این خودرو تنها در همان سال 1968 و در تعداد محدودی ساخته شد که به همین دلیل امروزه یکی از گرانترین نسخههای کلاسیک موستانگ بشمار میرود تا جایی که در حراجیها با قیمتهای چندین میلیون دلاری خریدوفروش میشود.
در سال 1969 اما موستانگ دومین فیسلیفت عمدهٔ خود را تجربه کرد. تغییرات ظاهری این فیسلیفت بسیار قابلتوجه بود و استایل متفاوتی به این اسب آمریکایی بخشید. در این سال نسل اول موستانگ به بلوغ خود رسیده بود. طی این فیسلیفت تغییرات زیادی در طراحی موستانگ اعمال شده و برای اولین بار در همهٔ مدلها چهار چراغ جلو ارائه شد اما همچنان چراغهای سهتکهٔ عقب حفظ شده بودند. همچنین طی این فیسلیفت طول موستانگ نیز نزدیک به 10 سانتیمتر افزایش پیدا کرد.
در همین سال نسخههای جدیدی به خانوادهٔ موستانگ اضافه شد که یکی از آنها مک وان نام داشت. این مدل با پیشرانههای مختلف، شاخصههای ظاهری متعدد و ویژگیهای عملکردی به بازار آمد. موستانگهای مک وان بسته به هر مدل به ویژگیهای ظاهری همچون دریچهٔ کاپوت، بالهٔ جلو، اسپویلر عقب، برچسبهای جانبی، سر اگزوزهای چهارتایی، کرکرهٔ روی شیشهٔ عقب و کاپوت مشکیرنگ مجهز شده بود که ظاهر فوقالعاده جذابی به آن بخشیده بودند. مک وان در داخل نیز از فضایی لوکستر با صندلیهای بلندتر، مواد عایق صدای بیشتر، تریم چوبی و سایر ویژگیهای رفاهی بهره میبرد.
همانطور که گفته شد موستانگ مک وان با پیشرانههای مختلفی عرضه میشد که قویترین آنها موتور 7 لیتری V8 با نام سوپر کبرا جت بود که 360 اسب بخار قدرت داشت. این موتور نسخهٔ بالاتری از موتور کبرا جت بود که تغییرات و بهسازیهایی در آن انجام گرفته و قویترین نسخهٔ موتورهای 428 فورد محسوب میشد. سری مک وان با استقبال بالایی مواجه شد بهنحویکه طی سال 1969 بیش از 72 هزار دستگاه از آن فروخته شد. موفقیت مک وان حتی موجب کاهش فروش مدل GT شد تا جایی که در سال 1969 تنها 5400 دستگاه موستانگ GT به فروش رسید. در همین سال فورد یک پیشرانهٔ 4.1 لیتری شش سیلندر خطی را هم برای موستانگ ارائه کرد که بین پیشرانهٔ شش سیلندر پایه و موتورهای هشت سیلندر قرار میگرفت.
اما مک وان تنها مدل جدید اضافهشده به خانوادهٔ موستانگ در سال 1969 نبود. همانطور که اشاره شد، جنرال موتورز با عرضهٔ شورلت کامارو در سال 1967 به یکهتازی موستانگ در بازار خاتمه داده و فروش آنرا تا حد چشمگیری کاهش داد؛ اما برای جنرال موتورز این کافی نبود. این شرکت قصد داشت با کامارو در مسابقات ترنس ام هم شرکت کرده و در آنجا هم موستانگ را به چالش بکشد یعنی مسابقاتی که در فصلهای 1966 و 1967 آن، فورد با موستانگ قهرمان شده بود. بدین منظور شورلت مدلی ویژه از کامارو را با نام Z28 را برای مسابقات ترنس ام آماده کرده و در فصل 1968 در این مسابقات شرکت کرده و حتی به قهرمانی دست یافت؛ بنابراین فورد که در حال از دست دادن جایگاه خود بود، دست بکار شد.
بدین ترتیب این شرکت پروژهٔ ساخت رقیبی برای کامارو Z28 را آغاز کرد؛ اما فورد برای پیشرانهٔ این خودرو با مشکلی مواجه بود زیرا در قوانین مسابقات ترنس ام حجم موتور خودروها به 305 اینچ مکعب یا 5 لیتر محدود شده بود درحالیکه فورد در میان موتورهای خود، نمونهای با این حجم نداشت. جنرال موتورز هم برای موتور کامارو Z28 دقیقاً با همین مشکل روبرو شده بود و برای حل آن اقدام به ساخت موتوری با ترکیب سر سیلندر و بلوک سیلندر دو موتور مختلف کرده بود. بدین ترتیب فورد هم همین رویه را پیش گرفت و با استفاده از بلوک سیلندر موتور سری Windsor و سر سیلندر موتور بزرگ Cleveland، پیشرانههای با حجم 4.9 لیتر یا 302 اینچ مکعب ساخت که 290 اسب بخار قدرت داشت.
برای بهبود عملکرد خودرو در پیچها نیز مهندسین فورد تعلیق موستانگ را سفتتر کرده و از کمکفنرهای سفارشی در آن استفاده کردند. خودروی جدید فورد برای مسابقات ترنس ام تقریباً آماده بود. برای این عضو جدید خانوادهٔ موستانگ نام زیبای باس (Boss) انتخاب شده و حجم موتور به اینچ مکعب هم به آن اضافه شد. بدین ترتیب موستانگ باس 302 بهعنوان اولین عضو خانوادهٔ باس در سال 1969 برای مسابقات ترنس ام معرفی گردید. باس 302 در ظاهر هم با برچسبهایی در طرفین بدنه، کاپوت و پانل عقب مشکیرنگ، دریچهٔ کاپوت و اسپویلر عقب از نمونههای دیگر متمایز شده بود.
البته هرچند این مدل برای شرکت در مسابقات ترنس ام ساخته شده بود اما طبق قانون این مسابقات باید نسخهٔ خیابانی آن برای فروش به بازار عرضه میشد؛ بنابراین فورد در سال 1969 باس 302 را با قیمت 3500 دلار به بازار عرصه کرد که حدود هزار دلار بیشتر از قیمت موستانگ پایه بود. این خودرو در فصلهای 1969 و 1970 در مسابقات ترنس ام شرکت کرده و موفق شد قهرمانی فصل 1970 مسابقات را کسب کند. باس 302 تنها در همین دو سال تولید و به بازار عرضه شد. در این مدت از این خودرو حدود 8 هزار دستگاه ساخته شد؛ اما باس 302 تنها عضو خانوادهٔ باس نبود. هفتهٔ آینده به بیان ادامهٔ این ماجرا خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.