درباره «ثور»، مشهورترین اسطوره اسکاندیناوی


اساطیر و افسانه ها به نوعی نماد زندگی انسان پیش از ورود به دوران مدرن شناخته می شوند، اما همین اساطیر ریشه در هویت آدمی دارند، آدمی از زمان پیدایش اش تا به امروز احساساتی یکسان داشته است.

مجله اینترنتی کمونه (Kamooneh.com) :
اساطیر و افسانه ها به نوعی نماد زندگی انسان پیش از ورود به دوران مدرن شناخته می شوند، اما همین اساطیر ریشه در هویت آدمی دارند، آدمی از زمان پیدایش اش تا به امروز احساساتی یکسان داشته است؛ احساساتی همچون نفرت، غرور، جاه طلبی و ... شاید به همین دلیل است که داستان های اساطیری تا مدت ها سینه به سینه نقل می شدند و حتی ورود به عصر مدرن باعث نشد جایگاه خود را از دست بدهند.

بعضی از این اساطیر که مقبولیت بیشتری در بین مخاطبان داشتند در عصر مدرن به شکلی دیگر احیا شدند. شاید بهترین نمونه ثور (Thor) باشد که به عنوان محبوب ترین رب النوع افسانه های نورس (اساطیر مردم منطقه اسکاندیناوی) پنج دهه پیش به عنوان ابرقهرمان جدید مارول تولدی دوباره داشت و چند سالی می شود که به عضویت تیم ابرقهرمانان دنیای سینمایی مارول در آمده. به تازگی جدیدترین قسمت سینمایی سری فیلم های ثور با نام «Thor: Ragnarok» اکران شده که برخلاف انتظارها بسیار خوب از آب در آمده و حتی از دو قسمت قبلی هم بهتر ظاهر شده است. با توجه به این که پیش تر به طور مفصل به ابرقهرمانان مارول پرداختیم، این بار به جای این که سراغ خود فیلم ثور برویم، نسخه سینمایی این شخصیت را با نمونه اساطیری آن مقایسه کردیم و این که کاراکتر مارول تا چه اندازه به نمونه واقعی وفادار بوده است.
درباره «ثور»، مشهورترین اسطوره اسکاندیناوی

1. ثور از محبوب ترین رب النوع های اسکاندیناوی (اساطیر نورس) و پسر اودین (Odin) قدرتمندترین رب النوع در افسانه های مردمان اروپاست. برخلاف پدرش روابط بسیار خوبی با انسان ها دارد و به همین خاطر شخصیتی محبوب در بین دوستداران اساطیر نورس محسوب می شود. ثور بسیار تنومند و عظیم الجثه است و نشانه اش همراه داشتن «میولنیر» است؛ چکشی بزرگ و قدرتمند که حتی توانایی تخریب کوه را دارد. در کمیک های مارول هم او همیشه میولنیر را در دست دارد و بخش اعظمی از قدرتش برگرفته از همین چکش است. بر اساس افسانه ها، ثور قابلیت پرواز ندارد اما در کمیک های مارول او به کمک میولنیر به پرواز در می آید.

2. ثور تنها ابرقهرمان مشهور مارول است که بر اساس یک کاراکتر افسانه ای شکل گرفته و ریشه اورجینال ندارد. او نخستین بار در شماره 83 سری کتاب های Journey into Mystery ظاهر شد و پس از آن به شهرت رسید. استن لی که به نوعی خالق ثور محسوب می شود، درباره شکل گیری او می گوید: «می خواستم شخصیتی پر قدرت خلق کنم که می توانست بر همه پیروز شود. سوال این بود که چطور شخصیت قوی خلق کنم که از قوی ترین شخصیت ها قدرتمندتر باشد. در نهایت به این نتیجه رسیدم که به جای یک انسان، یک رب النوع خلق کنم؛ رب النوعی که ظاهرش شبیه وایکینگ ها باشد و در این نقطه بود که ایده استفاده از ثور به ذهنم رسید.»

3. در کمیک و فیلم های مارول، لوک (Loki) برادر ثور موجودی خبیث و کاملا شیطانی است که حاضر است برای رسیدن به انتقامش آزگارد را با خاک یکسان کند، اما در اساطیر نورس شخصیت لوکی پیچیدگی خاص خودش را دارد. او به نوعی رب النوع موذی گری است و استاد اذیت کردن دیگر همنوعانش است اما برخلاف نمونه کمیک او در خیلی از داستان های اساطیری به رب النوع های دیگر کمک می کند. در هر دو نسخه، لوکی فردی خرابکار است؛ هر چند در نسخه اساطیری او معمولا خرابکاری های خودش را درست می کند و آن را به گردن ثور و ادوین نمی اندازد. همچنین لوکی و ثور در افسانه های نورس خود را برادر خونی یکدیگر می دانند و خبری از انتقام جویی های کودکانه بین آنها نیست.
درباره «ثور»، مشهورترین اسطوره اسکاندیناوی

4. بر اساس افسانه ها یکی از منابع اصلی قدرت جادویی ثور، سیبی طلایی است که تنها در «آزگارد» وجود دارد و فقط ایدون (Idon) – که او هم یک رب النوع است – توانایی چیدن آن را دارد. نام ایدون برگرفته از زبان قدیمی مردمان نروژ و به معنای جوان کننده است. این موضوع در کمیک های مارول هم رعایت شده و ثور برای بازگرداندن جوانی اش مجبور می شود طی برهه هایی به آزگارد بازگردد.

5. با این که تفاوت های مهمی بین ثور در نسخه کمیک با نمونه اساطیری یافت می شود، اما تقریبا در بیشتر موارد ریشه های آنها یکی است به جز یک مورد. اودین در سری فیلم های ثورل، اودین – با بازی آنتونی هاپکینز – رب النوعی مهربان و خردمند است؛ یعنی دقیقا 180 درجه متفاوت از نمونه اساطیری! در توصیف اودین همین بس که او در اساطیر اسکاندیناوی رب النوعی جنگ دوست است. شما در هیچ کدام از اساطیر مشهور از نورس گرفته تا یونان و روم نمی توانید رب النوع جنگ با خردی پیدا کنید؛ چه برسد به اودین که بر اساس داستان ها برای به دست آوردن جادو حتی به چشم خودش هم رحم نکرده است. اودین واقعی هیچ اهمیتی به عدالت و عشق نمی دهد و تنها عشقی که می شناسد، جنگ است. حداقل در این زمینه، کمیک و سریال American Gods، عملکرد بهتری دارد و اودین واقعی را به تصویر می کشد.

6. اسم آخرین سری فیلم های ثور «ثور: راگناروک» ریشه در افسانه های اسکاندیناوی دارد. در اسطوره های نورس، راگناروک به روز داوری و آخرالزمان تشبیه شده؛ روزی که در آن نبردی بزرگ شکل گرفته و آسمان و زمین به غرش در می آیند. بر اساس داستان های کهن این نبرد غیرقابل جلوگیری بوده است و بالاخره روز آن فرا می رسد. در راگناروک دشمن اصلی ثور، «یورمونگاند» (Jormungandr) فرزند لوکی (برادر ثور) است. ثور در نهایت به او چیره می شود، هر چند خودش به وسیله سم کشته می شود، البته ثور تنها قربانی راگناروک نیست و در کنار او ایدون، لوکی، هایمدال (رب النوع روشنایی) و فریر (رب النوع باران) هم کشته می شوند. در بسیاری از بازی و فیلم هایی که بر اساس اساطیر اسکاندیناوی ساخته شده اند، راگناروک نقش مهمی دارد. به طور مثال نسخه جدید بازی Rune به نام «Rune: Ragnarok» یا آخرین ساخته استودیوی نینجا تئوری با نام: «Senua’s Sacrifice».
درباره «ثور»، مشهورترین اسطوره اسکاندیناوی

7. با توجه به این که در اساطیر اسکاندیناوی خبر چندانی از رحم و مروت نیست، استن لی و دیگر نویسندگان سعی کردند تا جایی که می توانند هویت شخصیت های نورس را تغییر دهند. به عنوان مثال در فیلم شاهد حضور غول های یخی (The Jotunn) هستید که بی رحمانه به آزگارد حمله می کنند و در پی نابود کردن رب النوع های دل رحم فیلم هستند، اما در نمونه اساطیری این اودین بود که آتش جنگ را شعله ور کرد. پدر غول های یخی که «یمیر» نام داشت به وسیله اودین و برادرانش کشته می شود زیرا این رب النوع ها حضور او و غول های دیگر را تهدیدی برای خود می دیدند. جالب این که غول های یخی موجوداتی بسیار باهوش، قدرتمند و خردمند هستند.

8. هر رب النوعی برای برای زندگی نیاز به سرزمینی عظیم دارد که این موضوع در مورد اسطوره های نورس صدق می کند. چه در دنیای مارول و چه در افسانه ها، آزگارد از طریق پلی به شکل رنگین کمان به نام Bifrost (بیفروست) به زمین – که در افسانه های نورس با نام «میدگارد» شناخته می شود – متصل شده است. آزگارد یکی از نه دنیای حاضر در افسانه های اسکاندیناوی است که در آن تالاری به نام «والهالا» وجود دارد که 504 در دارد. گفته می شود هنگام راگناروک، جنگجویان فراوانی از این تالار به سمت میدان نبرد روانه می شوند.

9. هر چند آزگارد و میدگارد تنها دو سرزمین شناخته شده افسانه های نورس هستند اما هفت سرزمین دیگر در این اساطیر وجود دارد. این هفت سرزمین شامل «الفهایم» (محل سکونت الف ها)، «یوتن هایم» (سرزمین یوتن ها یا همان غول های یخی)، «موسپل هایم» (سرزمین آتش و دود و محل سکونت سورت، فرمانروای این سرزمین)، «سوارت الفهایم» (سرزمین دوراف ها یا همان الف های تاریکی که لابلای سنگ ها پنهان شده)، «واناهایم» (سرزمین ساحران و جادوگران که خردمندترین افراد 9 دنیای اساطیری در آن زندگی می کنند)، «نیفل هایم» (سرزمین تاریکی و یخ که زادگاه یمیر محسوب می شود) و در نهایت «هل» یا همان «هل هایم» که در حقیقت جهنم دنیای اساطیری است و «هل» دختر «لوکی» بر آن حکفرمایی می کند.
درباره «ثور»، مشهورترین اسطوره اسکاندیناوی

10. معمولا اسطوره های هر کشور و منطقه ای پر از داستان ها و اتفاقات تراژدی است و اساطیر نورس هم از این قاعده مستثنا نیستند، مخصوصا این که بیشتر آنها در راگناروک کشته می شوند. با این حال جالب است بدانید که بسیاری از داستان های نورس، مخصوصا آنهایی که ثور در آنها حضور دارد دارای درونمایه طنز هستند. خود ثور بر اساس داستان های نورس، شخصیتی بسیار شوخ طبع است که حتی برای پس گرفتن میولنیر خود را به شکل عروس در می آورد و راهی سرزمین یوتون هایم می شود. با این حال در نسخه سینمایی هیچ نشانه ای از شوخ طبعی در ثور یافت نمی شود و او بیشتر شخصیتی عصا قورت داده است که هیچ حس طنزی در مخاطب ایجاد نمی کند.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


اولین واکنش منوچهر هادی به ویدئوی جنجالی یکتا ناصر