تو مرو از بر ما


تو مرو از بر ما

آمد ی خسته وبی تاب و پریش ازسفرباز به کاشانه ی خویش مثل بادی که وزد دشت و دمن عا قبت روی نمودی به وطن کاشکی پای نمی برد ی ، پیش که پشیمان بشوی با د ل، ریش دیگر از محفل ما دست مدار دست ما راشاعر:قمرالزمان درخشان

آمد ی خسته وبی تاب و پریش
ازسفرباز به کاشانه ی خویش
مثل بادی که وزد دشت و دمن
عا قبت روی نمودی به وطن
کاشکی پای نمی برد ی ، پیش
که پشیمان بشوی با د ل، ریش
دیگر از محفل ما دست مدار
دست ما را توی دستت بگذار
باش در جمع و مرو از بر ما
مثل تاجی به خدا ، بر سر ما
تا زمانی که به باغ و چمنی
بلبلی دربرما ، خوش سخنی
شاعری کن و بمان تا به ابد
چونکه ازدل برود آنکه رود

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دیکته شب | دیکته کلاس اول دبستان