گوییا آینه از بغض فرو خورده پر است
و زمین از نفس سایه افسرده پر است
از زمین خوردن و برخاستنم شکوه مکن
آسمان از قفس ابر زمین خورده پر است
گر چه دریا متلاطم شده از نوح صدا
تُنگ از غصه این ماهی دلمرده پر است
شانه از زلف سیاهت شده دلگیر ولی
آینه از قطرات غم نشمرده پر است
بوته سرخ دلم سوخته در باور توست
دل خاکستر ازین آتش پژمرده پر است
و زمین از نفس سایه افسرده پر است
از زمین خوردن و برخاستنم شکوه مکن
آسمان از قفس ابر زمین خورده پر است
گر چه دریا متلاطم شده از نوح صدا
تُنگ از غصه این ماهی دلمرده پر است
شانه از زلف سیاهت شده دلگیر ولی
آینه از قطرات غم نشمرده پر است
بوته سرخ دلم سوخته در باور توست
دل خاکستر ازین آتش پژمرده پر است