پیتر استرالیایی چطور ورق را به سود تیم ملی ایران برگرداند؟
روز گذشته سالروز پیروزی تاریخی تیم ملی فوتبال ایران مقابل استرالیا در ملبورن بود. دیداری که شاید اگر ده بار دیگر هم برگزاز شود تیم ملی ایران نتواند چنین نتیجه و بازگشت باشکوهی را رقم بزند
به گزارش پارسینه؛ روز گذشته سالروز پیروزی تاریخی تیم ملی فوتبال ایران مقابل استرالیا در ملبورن بود. دیداری که شاید اگر ده بار دیگر هم برگزاز شود تیم ملی ایران نتواند چنین نتیجه و بازگشت باشکوهی را رقم بزند.
استرالیا متشکل از بازیکنان لیگ برتر انگلیس و از باتجربههای دنیا مقابل تیمی قرار گرفتند که تازه داشتند برای خودشان نامی در بین ستارههای آسیا پیدا میکردند. استرالیا در نیمه دوم دو بار دروازه عابدزاده را باز کرد تا کار تقریبا تمام شده باشد که به یکباره یک فرد استرالیایی به داخل زمین آمد و تور دروازه عابدزاده را پاره کرد! همین امر باعث شد تا وقفهای ۹ دقیقهای در بازی ایجاد شود و فشار حملات استرالیا گرفته شود و طبق گفته بازیکنان ایران همین اتفاق بسود آن ها شد تا بتوانند تمرکز خود را بازیابی کنند و ورق برگردد!
برای ایرانیها در آن زمان، او فقط یک اوباش بود که آمده بود دروازهبانِ ایران را بترساند، ولی استرالیاییها بهخوبی پیتر را میشناختند؛ او عادت کرده بود خودش را در رقابتهای بزرگ به زمین مسابقه بیندازد؛ در ملبورن کاپ، در اوپن استرالیا و در مراسم تدفین ستاره موسیقی پاپ، میکاییل هاتچنسی. میگفتند شبیه «انگلی» است که میتواند به هر جایی رسوخ کند.
عابدزاده بعدها از خاطره این بازی و تماشاگر دیوانهای گفت که پرید و تور دروازه را پاره کرد، و اینکه اگر او خود را کنترل نکرده بود جو و ذهن بازیکنان تیم ملی به هم میریخت و بازیکنان استرالیا هم جریتر میشدند:« با شروع نیمه دوم، فشار حریف کمتر شده بود، اما هنوز جرأت حمله نداشتیم تا اینکه تماشاگر استرالیایی آن کار خندهدار را انجام داد. در آن لحظات بهترین کار همانی بود که انجام دادم. پشتک زدن و خندیدن.»
پیتر که آمد و رفت، سناریو عوض شد؛ تیم ملی ایران بهناگاه پوست انداخت. انگار به غیر از دو گل، تیم ملی ایران به شوک یک «دیوانه» نیاز داشت تا به خودش بیاید؛ بازیکنان ملیپوش تازه بعد از آن اتفاق بود که توانستند خودشان را جمعوجور کنند و با نظم تاکتیکی خاصی برابر استرالیای تا دندان مسلح بازی کنند. تیمی که تا همین چند دقیقه قبل چنان آشفته بود که نشانی از یک تیم ملی نداشت، بهناگاه خون تازهای در رگش جریان یافت. آنقدر که رضا شاهرودی از کمکِ تماشاگر دیوانه به بُرد ایران گفت: «در آن دیدار تاریخی بازیکنان استرالیا فشار زیادی به دروازه ایران وارد کردند، اما وقتی یکی از تماشاگران وارد زمین شد و تور دروازه ایران را پاره کرد، وقفهای در بازی پیش آمد و روند آن تغییر کرد و ما در این فاصله توانستیم تیم را جمع کنیم.»