کام شب

خداوندا در این وادی؛ اگر جایی ست برای خوردن و خفتن اگر جایی ست برای حرف مفت گفتن اگر من را؛ برای مسند قدرت به روی دیده ی منت همی خواهند پذیرفتن نمی خواهم به هر منصب؛ گرفتار غضب باشم برایشاعر:سیدمحمدرضاموسوی (م.پرواز)

خداوندا در این وادی؛
اگر جایی ست برای خوردن و خفتن
اگر جایی ست برای حرف مفت گفتن

اگر من را؛
برای مسند قدرت
به روی دیده ی منت
همی خواهند پذیرفتن

نمی خواهم به هر منصب؛ گرفتار غضب باشم
برای بد بیاری های یک ملت‌؛ دلیلی را سبب باشم

خداوندا اگر جایی در این وادی
دل انسان حراج باشد
به اسم دین و دینداری
ربا و رشوه و دزدی، رواج باشد

نمی خواهم برای طعم شیرینی به کام شب
رسیده چون رَطب باشم
برای ذره ای ارزن، سرم پایین و حمالُ الحطب باشم

خداوندا در این وادی
اگر جایی ست برای منفعت بردن
اگر جایی ست برای سود؛ قسم خوردن

نمی‌خواهم برای سکه اندوزی؛ حریصانه دو رو باشم
برای آبرو بردن؛ بدون چشم و رو باشم
خداوندا
در این وادی اگر جایی ست
برای فتنه و آشوب
برای عدل و داد خواهی
عدالت را کنند سرکوب

نمی خواهم برا عرض خود بردن
زنم چوب حراج بر مال این مردم
خورم برچسب قلابی و پشت هر نقابی گم

در این وادی برای خویش
سرانجامی از این بهتر نمی خواهم
خداوندا
نمی خواهم از این بد تر شود اوضاع این مردم

سیدمحمدرضاموسوی
م.پرواز

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!

کام شب

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته