رها


رها

نیمه ی شب شده بود در خیالم تو کنارم بودی خواب با من غریبگی میکرد ساعتِ این اتاق، خاطره ات را به دلم یادْآوری میکرد تو نبودی و موی قهوه ایَت روی قالیچه ی اتاقِ دلم و همان طرزِ رخ نماییِشاعر:سید حسین براتی

نیمه ی شب شده بود
در خیالم تو کنارم بودی
خواب با من غریبگی میکرد
ساعتِ این اتاق، خاطره ات را
به دلم یادْآوری میکرد
تو نبودی و موی قهوه ایَت
روی قالیچه ی اتاقِ دلم
و همان طرزِ رخ نماییِ تو
قلب من را ز من رها میکرد
آه ای مرهم همیشگی ام
آیِنه مدّتیست اشک و آهِ من دیده
و غم انگیزترین صحنه همان قالیچست
که پر از خاک شدست و دلِ من
ترسِ از رفتن آن مویِ پر از تابِ تورا
به وجودش دارد
صحبت از عشقِ تو بود و به دلم خواب نرفت
خبری از تو نبود!
خبرِ خاطره ات هست و ز این یاد نرفت
راستی زندگی به کامت هست؟!
دلِ خوش داری و جفایت هست؟!
آن همه دم زده بودی که مرا میخواهی،
گفته بودی و حالْ یادت هست؟!
راستی شالِ قهوه ایّت کو؟!
گره و پیچِ موی نازت کو؟!
من تورا مدّتیست میبینم
خبری میخواهی؟!
من هم اینجا خوبم
غزلی میگویم
شعرِ من گاه غزل باشد و گَه نیمایی
گاه فریادِ دلی خسته ازین بی خوابی
گاه هم می‌گریم
لحظه ای میخندم
گاه هر ثانیه ام چرخشِ سالانه شود
گاه سالی به همان ثانیه ها ساده شود
غربتم را دیدی؟!
اشک و افسرده شدن را دیدی؟!
خبری خوش تو شنیدی و همی خندیدی؟!
من که تنها بودم
من ز این خانه و مَردم ، مجزّا بودم
من دمی خوش بنِویسم که یَخَم باز شود
و دمی شعر بگویم که دلم باز شود
تو هم اینجایی و گَه چشمِ دلم باز شود
نامه ات را برسان
خانه ام آمادست
خلسه ی بیخودی ام را به نگاهت برهان
و به چشمانِ نخوابیده ی من
بوسه خوابی برسان...
منتظر میمانم
گاه خاموش شو و گاهْ سلامی برسان
منتظر میمانم ...


سید حسین براتی
سوم آذر ۱۳۹۹
۴ عصر
اتاق سنتی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی