می زند پارو به دریا
زیر نور ماه
قایقران پیر
در سکوت یک شب آرام
به دور از ساحل نزدیک
پشت بر خشکی
خوش ندارد یک نظر حتی به سوسو روشنایی های شهر
آه دریا
ای رفیق و مونس تنهاییم
با که می گفتم غم خود را نبودی تو اگر
زیر نور ماه
قایقران پیر
در سکوت یک شب آرام
به دور از ساحل نزدیک
پشت بر خشکی
خوش ندارد یک نظر حتی به سوسو روشنایی های شهر
آه دریا
ای رفیق و مونس تنهاییم
با که می گفتم غم خود را نبودی تو اگر