وفادار معرفت


وفادار معرفت

خادم دربار توام معرفت عاشق دیدار توام معرفت ماه گذشت سال گذشت مدتّی‌ست پاک گرفتار توام معرفت درد تو دریاچه و موجش طلاست کشتی بیمار توام معرفت تیغهٔ خنجر بزنی جان من باز وفادار توامشاعر:یزدان ماماهانی

خادم دربار توام معرفت
عاشق دیدار توام معرفت

ماه گذشت سال گذشت مدتّی‌ست
پاک گرفتار توام معرفت

درد تو دریاچه و موجش طلاست
کشتی بیمار توام معرفت

تیغهٔ خنجر بزنی جان من
باز وفادار توام معرفت

دُرّ و گوهر پیش تو ارزش نداشت
سکّهٔ بازار توام معرفت

محو تماشای درونت شدم
مالک رخسار توام معرفت

جان نوشت در کتب سرنوشت
پاک نگهدار توام معرفت

وفادار معرفت
یزدان_ماماهانی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ببینید | اشتباه فاحش کارگر کارواش؛ خسارت شدید به خودروی لوکس!