دلم گرفته


دلم گرفته

دلم گرفته... از خودم... که با دستان لرزانم با قلب ترک خورده ام خودم!؟ اری... خودم..! طناب دار را بر گردنم‌آویختم... وچشمهایم رو به آسمانی سیاه!! تا شاید نوری از فراسوی آن، مرا رهایی بخشد... ولیشاعر:شیلان حفار

دلم گرفته...
از خودم...
که با دستان لرزانم با قلب ترک خورده ام
خودم!؟
اری...
خودم..!
طناب دار را بر گردنم‌آویختم...
وچشمهایم رو به آسمانی سیاه!!
تا شاید نوری از فراسوی آن،
مرا رهایی بخشد...
ولی افسوس...!
چیزی جز سیاهی بر من پدیدار نشد...
من نیست شدم...
اری!من با طناب دار آویخته بر گلوی پر از بغضم،
در خود فرو رفتم...
و نفس های اخرم بود،
که یکی پس از دیگری،
پیکر بی جانم را رهسپار دیاری کرد
که شاید
در آن کسی در انتظار من باشد...

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس / سلفی نوید محمدزاده و فرشته حسینی