مرا ببخش


مرا ببخش

مرا ببخش که در آستانه سقوتم از میان قله های آبی چشمانت هراسان، هراسان آهسته، آهسته در میان کوه از ابهام خاموشانه افتیدم... به دامن تنگ و سرد و سخت زندگی ام .. و نا امیدانه به فردا میدیدمشاعر:سهراب روستائ

مرا ببخش که در آستانه سقوتم
از میان قله های آبی چشمانت
هراسان، هراسان
آهسته، آهسته
در میان کوه از ابهام
خاموشانه افتیدم ...
به دامن تنگ و سرد و
سخت زندگی ام ..
و نا امیدانه به فردا میدیدم ..
به فردای که سخت هولناک بود
شاخه های گل یآس در سپیده دم های
زندگی اش...
پژمرده بودند و
شعله های گرم آفتاب میان وجودم میرقصیدند ...
و من ..!
غرق امواج خروشان تنم شده بودم ..
روزگار چه ناجوان مردانه انتقام دردهایش
را حساب وار گرفت و
من خاموشانه نگاه کردم ....
بدون هیج حرفی ...
گریستم ...
گریستم ....

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی