زمانه


زمانه

کاش بزرگ نمی شدیم کاش ثانیه ها عبور نمی کرد کودکی خانه ای داشتیم پر از دوستی کوچه ای بود که در آن خنده بازی میکردیم خنده هامان رنگ موکت خاکستری رنگ حال بود مهتابی همه جا را روشن میکرد درختشاعر:میعاد عصفوری

کاش بزرگ نمی شدیم
کاش ثانیه ها عبور نمی کرد
کودکی خانه ای داشتیم پر از دوستی
کوچه ای بود که در آن خنده بازی میکردیم
خنده هامان رنگ موکت خاکستری رنگ حال بود
مهتابی همه جا را روشن میکرد
درخت نخل با من حرف میزد
مادرم غذا می پخت
چاشنی غذا های او سادگی بود سادگی
حوض در خانه ی ما شکل اکنون بود
در آن بازی میکردیم
هی بازی هی بازی
این قدر بازی میکردیم
تا از خوشی بمیریم
آری کاش بزرگ نمیشدیم
کاش آدم ها بودند .....

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ببینید | ماجرای پخش شدن عکس‌های نعیمه نظام دوست در ویلای کردان؛ غافلگیر شدن خانم بازیگر...