بی وفا


بی وفا

افتاده ام ازچشم تو این قصه را پنهان مکن درچهره غم داری بگو این غصه را کتمان مکن دانم پشیمان گشته ای از وصلت با چون منی با من صداقت پیشه کن درد مرا چندان مکن چندی است در چشمان تو دیگر شرارشاعر:عباس م اسدی (عما)



افتاده ام ازچشم تو این قصه را پنهان مکن
درچهره غم داری بگو این غصه را کتمان مکن
دانم پشیمان گشته ای از وصلت با چون منی
با من صداقت پیشه کن درد مرا چندان مکن
چندی است در چشمان تو دیگر شرار مهر نیست
دانسته ام این راز را پس خویش را حیران مکن
اندر سر پیری چرا یاد جوانی کرده ای
چون سیل بی تابی نکن کاشانه ام ویران مکن
با هم قراری داشتیم عهدی و رازی داشتیم
اینک تو ترک عاشقی یا ترک آن پیمان مکن
ترک وفا با چون منی ای جان جانانم خطاست
هر کار می خواهی بکن ترک دل یاران مکن
دلداده ی صادق منم در عاشقی حاذق منم
انقدر بی مهری بر این دیوانه ی دوران مکن
از ابتدای عاشقی چشم تو شد کاشانه ام
زین خانه بیرونم نکن دل را تو بی سامان مکن
ما خانه بر دوشان این دنیای بی آسایشیم
این خسته ی دلداده را دیگر تو سرگردان مکن
بگذار و بگذر زو " عما " بی خود تقلا می کنی
در یوزه گی عشق را از قلب عیاران مکن


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


نتایج آزمون استخدامی معلمان چه زمانی اعلام می‌شود؟