خنده های تلخ من غمگین تر از اشک های توست
هر سخن از دل بر آید از غم دوری توست
گر من از هجر تو مینالم بدان بهتان نیست
تو بدان ، این عاشق دلخسته در سامان نیست
من هر چه میگویم تو بخوان دلدادگی
هر سطر به سطر را تو بخوان آشفتگی
از غم دوری تو این اشک ها کورم کرد
سختیِ فراق تو یک شبه پیرم کرد
هر چه گفتم بیا گوش نکردی تو به من
از عشقت سوختمُ چشم ندوختی تو به من
چه کنم هرچه بگویم حرفی بیهودست
غصه و رنج و عذاب، عادت مجنونست
سارا عربی (بامداد)
هر سخن از دل بر آید از غم دوری توست
گر من از هجر تو مینالم بدان بهتان نیست
تو بدان ، این عاشق دلخسته در سامان نیست
من هر چه میگویم تو بخوان دلدادگی
هر سطر به سطر را تو بخوان آشفتگی
از غم دوری تو این اشک ها کورم کرد
سختیِ فراق تو یک شبه پیرم کرد
هر چه گفتم بیا گوش نکردی تو به من
از عشقت سوختمُ چشم ندوختی تو به من
چه کنم هرچه بگویم حرفی بیهودست
غصه و رنج و عذاب، عادت مجنونست
سارا عربی (بامداد)