" پیچکِ خیال"
بر تنِ خشکیده ی سروی بلند
پیچکِ سبزِ خیالی قد کشید
پشت پرچینِ بلندِ خاطره
دید، شهری در دلِ زنگارها
در هجومِ سرکشِ نابخردان
لاله های سرخِ زیبا له شده
واژه در باغ غزل خشکیده بود
بی تحمل، ناله می زد، تارها
رفته بود از آینه، رنگ و جلا
کوچه ها چشم انتظارِ گام بود
پیش چشمِ مهربانی،درسکوت
بی وفایی، دل شکسته، بارها
فصلهای" ما شدن" پایان شده
"من"، سر آغازِ زمستانی سیاه
مردِ تنهای غروب عاطفه
سر نهاده شانه ی دیوارها
کاخِ آمال بشر ویران شده
میلِ پروازش فروکش کرده بود
مردمان بی وفای شهرِ شب
جام نوشیده، به پشتِ بارها
بادِ پاییزی پریشان کرده بود
گیسوانِ لاله ی مرداب را
از سر و پای زمان خون میچکید
بر زمین افتاده چون مردارها
تیرِ بد عهدی رها گردیده بود
تیغِ بی مهری دریده سینه ها
دست افشان، پای کوبان،آمدند
دسته های تشنه ی کفتارها
قحطیِ نام ِ" اراده " گشته بود
کودک و پیر و جوانش خسته بود
بوی هشیاری نمی آمد ز خواب
خواب،چون خود را زده،بیدارها
جنگلِ سبزِ تبسُّم خشک بود
مزرعِ عشق و وفا افسرده بود
خنده با نرخ طلا میشد حساب
منفعت محور شده، دیدارها
شوق، محبوسِ تعصب گشته بود
شور،در عمقِ جهالت منجمد
مِهر، زندانی میانِ صخره ها
عشق، آویزان شده بر دارها
پیچکِ سبزِ خیال افسرده شد
قلبِ احساسش به درد آمد بسی
خواست یک باره فروریزد دلش
ترسِ وحشتناکِ این رفتار ها
ناگهان آمد صدای گام ها
برق امیدی به چشمان همه
شهرِ سوت و کور بی احساس را
کرد، آغوشِ خوش هنجارها
شوق، از قیدِ تعصب شد رها
شور، پیدا شد به پرچینِ خیال
مِهر، عطر آگین نموده باغ ها
عشق، نقشی بر گُلِ دستارها
جشن و شادی و سرود و هلهله
بر سرِ هر کوی و برزن جار زد
غنچه ها بشکفت در باغِ امید
باز،چون گُل شد،همه رخسارها
گَردِ نومیدی به دستانِ صفا
پاک شد از صورتِ آیینه ها
اشک بر سجاده ها جاری بشد
چون شِکوهِ لحظه ی افطارها
آب در مرداب،جاری شد ز عشق
لاله های سرخ، سر بیرون نمود
نی ز تنهایی نشد نالان و شد
هم صدا با نغمه ی گیتارها
سروِ خشکیده دوباره جان گرفت
شاخه های عشق از جانان گرفت
تازگی جوشید و جاری شد زِ مهر
چشمه ها بر بستر تکرارها
بر تنِ خشکیده ی سروی بلند
پیچکِ سبزِ خیالی قد کشید
پشت پرچینِ بلندِ خاطره
دید، شهری در دلِ زنگارها
در هجومِ سرکشِ نابخردان
لاله های سرخِ زیبا له شده
واژه در باغ غزل خشکیده بود
بی تحمل، ناله می زد، تارها
رفته بود از آینه، رنگ و جلا
کوچه ها چشم انتظارِ گام بود
پیش چشمِ مهربانی،درسکوت
بی وفایی، دل شکسته، بارها
فصلهای" ما شدن" پایان شده
"من"، سر آغازِ زمستانی سیاه
مردِ تنهای غروب عاطفه
سر نهاده شانه ی دیوارها
کاخِ آمال بشر ویران شده
میلِ پروازش فروکش کرده بود
مردمان بی وفای شهرِ شب
جام نوشیده، به پشتِ بارها
بادِ پاییزی پریشان کرده بود
گیسوانِ لاله ی مرداب را
از سر و پای زمان خون میچکید
بر زمین افتاده چون مردارها
تیرِ بد عهدی رها گردیده بود
تیغِ بی مهری دریده سینه ها
دست افشان، پای کوبان،آمدند
دسته های تشنه ی کفتارها
قحطیِ نام ِ" اراده " گشته بود
کودک و پیر و جوانش خسته بود
بوی هشیاری نمی آمد ز خواب
خواب،چون خود را زده،بیدارها
جنگلِ سبزِ تبسُّم خشک بود
مزرعِ عشق و وفا افسرده بود
خنده با نرخ طلا میشد حساب
منفعت محور شده، دیدارها
شوق، محبوسِ تعصب گشته بود
شور،در عمقِ جهالت منجمد
مِهر، زندانی میانِ صخره ها
عشق، آویزان شده بر دارها
پیچکِ سبزِ خیال افسرده شد
قلبِ احساسش به درد آمد بسی
خواست یک باره فروریزد دلش
ترسِ وحشتناکِ این رفتار ها
ناگهان آمد صدای گام ها
برق امیدی به چشمان همه
شهرِ سوت و کور بی احساس را
کرد، آغوشِ خوش هنجارها
شوق، از قیدِ تعصب شد رها
شور، پیدا شد به پرچینِ خیال
مِهر، عطر آگین نموده باغ ها
عشق، نقشی بر گُلِ دستارها
جشن و شادی و سرود و هلهله
بر سرِ هر کوی و برزن جار زد
غنچه ها بشکفت در باغِ امید
باز،چون گُل شد،همه رخسارها
گَردِ نومیدی به دستانِ صفا
پاک شد از صورتِ آیینه ها
اشک بر سجاده ها جاری بشد
چون شِکوهِ لحظه ی افطارها
آب در مرداب،جاری شد ز عشق
لاله های سرخ، سر بیرون نمود
نی ز تنهایی نشد نالان و شد
هم صدا با نغمه ی گیتارها
سروِ خشکیده دوباره جان گرفت
شاخه های عشق از جانان گرفت
تازگی جوشید و جاری شد زِ مهر
چشمه ها بر بستر تکرارها
دیکته شب | دیکته کلاس اول دبستان 
جدیدترین عکس های 00:00 عاشقی با متن های رمانتیک 
جملات و متن تبریک روز جهانی خلبان به همسرم و عشقم + عکس نوشته و استوری 
عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع) 
لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد؟ +روش درمان 
دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی 
تغییر فوق العاده زیبای خانم بازیگر سریال در پناه تو بعد 29 سال ! / انگار قالی کرمانه ! 
(تصاویر) نمایش موزیکال «شازده کوچولو» 
تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟ 
گرگی ناگهان وارد بیمارستان شد/ اما زمانی که پرستاران علت را فهمیدن، نتوانستند جلوی گریه خود را بگیرن 
مدل کیک جشن الفبا کلاس اول 
هیچگاه موز و تخم مرغ را باهم نخورید 
انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا 
عکس های جنجالی و برهنه سارا و نیکا در استخر مختلط