ماه نقره ای


ماه نقره ای

از روزی که تو رو دیدم هیچ طعمی مثه عشق تو نچشیدم دم دمی مزاجی و هی ناز می کنی فکر می کنی دافی و یه جوریای خاصی نه جانم! من نباشم کی می خواد عشقت رو جار بزنه کی جز من می تونه برای چشماتشاعر:محمد کیا حبیب زاده

از روزی که تو رو دیدم
هیچ طعمی مثه عشق تو نچشیدم
دم دمی مزاجی و هی ناز می کنی
فکر می کنی دافی و یه جوریای خاصی
نه جانم! من نباشم کی می خواد عشقت رو جار بزنه
کی جز من می تونه برای چشمات بنویسه؟!
سرت رو برگردون دارم پل می زنم به سمت دلت
نگاه کن یکی داره از دور نگات می کنه
هی داری سکوت می کنی و حرف نمی زنی
خو منم بلدم چجوری این سکوت رو بشکنم
نمی تونی با این کارات حواسم به خودت پرت کنی
من اگه بخوام این عشق جار بزنم کسی جلودارم نیست
بماند یه زمانی تو شبای تارم ماه نقره ی من بودی
هر چی می گفتی رو حرفت اصلا نه نمی آوردم
بخاطر تو این دل رو به دریا زدم و نترسیدم
غم و تنهایت رو به جون خریدم و دم نزدم
هنوزم غم تو دلم رو آشوب می کنه
آخه این دل دیوونه بخاطر تو هیچی سرش نمی شه
من که برم میشی مثل همون آدم سابق
یه آدم تنها که کسی نیست برات بنویسه
عاشقم کردی و منو تنها گذاشتی تو خاطرات
می دونستی حال و هوات حالم رو خوب می کنه اما نموندی
روزی که دیدمت دلم می گفت ...
تو رو می خوام تو رو می خوام خب حقم داشت
چشمام به چشات زل می زد
دلم به سمت دلت پل می زد
(کیا)

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


گرگی ناگهان وارد بیمارستان شد/ اما زمانی که پرستاران علت را فهمیدن، نتوانستند جلوی گریه...