شعر نو


شعر نو

مثل همیشه منتظر امدنت می مانم چشم به گوشی منتظر تماست می مانم منتظر آن لحظه که تکرار شود بودن تو بگویی رسیدم با تمام شادی هایم بدوم سمت آغوش تو‌ در آغوشم بکشی بگویی لپت را هم گازشاعر:مرجان ساداتی

مثل همیشه
منتظر امدنت می مانم

چشم به گوشی منتظر تماست می مانم

منتظر آن لحظه که تکرار شود بودن تو

بگویی رسیدم

با تمام شادی هایم بدوم سمت آغوش تو‌

در آغوشم بکشی بگویی لپت را هم گاز بگیرم کمی

نگذارم و تو اما دندان بزنی لپ مرا

انقدر ذوق کنم که بگویی بس است
با تمام جان بگویم که برایم بمان

کاش بشود بودن تو تکرار شود
خنده های منو تو آزار شهر شود

کاش صدای دویدن پاهات را میشد دوباره بشنوم

از اینکه امده ایی ذوق کنم

من به میان همه ی جمع تو را به آغوش بکشم

دستت را بگیرم و در میان کودتای رقص جشن عروسی همه را با تو حیران کنم

موهایم را. بیرون بریزم از روسری

هی چشمت مرا آزار دهد

چه آزار قشنگیست نگاهت
کاش بودی من هر روز تمام تورا به بهانه ی دوست داشتن در آغوش میکشدم

کاش بودی. بودنت. حالم را دوباره میکرد

رفتنت کور ،کر ،معلول کرده است مرا

یک معلول مادر زاد


بازگشت مرا شفا میدهد

منتظر شندین صدایت پاهایت هستم اما نمی آید به گوش



خنده هایت گم شده اند
ومن بار دیگری در خودم مرده ام



مرجان_ساداتی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ سلام فرمانده 3 ابوذر روحی