ما در نگاه گرم تو دیده تر کنیم
ازروی شوق نغمه شادی ز سرکنیم
سردی فعل رقیبان زیاد برده دمی
یکدم زآمدنت همه را با خبر کنیم
آشفته دل چه بگوید که حال او چونست
بایدکه خاطر تلخ را پراز شکر کنیم
باشد که بعد رفتن ما یادی اگر شود
با شعر ناب به خاطر یاران گذرکنیم
آبستن حوادث دوران به روزگار
سختی کار دیده و یاد پدر کنیم
تاکی خبر نرسد برتو از حوادث دهر
بایدکه نام به سینه سنگ از هنرکنیم
هرگز جدا ز ره حق نشد افشان
گرجام زهر به دیده وخون جگر کنیم
ازروی شوق نغمه شادی ز سرکنیم
سردی فعل رقیبان زیاد برده دمی
یکدم زآمدنت همه را با خبر کنیم
آشفته دل چه بگوید که حال او چونست
بایدکه خاطر تلخ را پراز شکر کنیم
باشد که بعد رفتن ما یادی اگر شود
با شعر ناب به خاطر یاران گذرکنیم
آبستن حوادث دوران به روزگار
سختی کار دیده و یاد پدر کنیم
تاکی خبر نرسد برتو از حوادث دهر
بایدکه نام به سینه سنگ از هنرکنیم
هرگز جدا ز ره حق نشد افشان
گرجام زهر به دیده وخون جگر کنیم