دل مسوزان


دل مسوزان

پـرده از رخ باز کـن ای دلـستان نیمه چشمی کن نگاه جانم ستان اندر ایـن وادی چـنانم بی قرار دورم از رویـت مـرا ایـنجا چکار گـر حـقیرت لایـق دیـدار نیست بیش وکم این دلربایی بهر چیست یاد توشاعر:محمد چاکرالحسینی


پـرده از رخ باز کـن ای دلـستان
نیمه چشمی کن نگاه جانم ستان

اندر ایـن وادی چـنانم بی قرار
دورم از رویـت مـرا ایـنجا چکار

گـر حـقیرت لایـق دیـدار نیست
بیش وکم این دلربایی بهر چیست

یاد تو چون حلقه درگوشم شده
مـا بمردیم و تو فراموشت شده

جـان ما بر لـب شد ازدرد فـراق
مـا کـجا وکی، زتو گیریم سراغ

هـر چه مـحفل اندر آن جانانه ائ
بامن دیوانه ات پس چرا بیگانه ائ

بیش ازاین دل رامسوزان از فراق
من به دنبال تـو هستم بـی چراغ

در دو عـالم نـام تو بس آشناست
چاکرهر روز ازفراقت در جفاست

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


اولین واکنش منوچهر هادی به ویدئوی جنجالی یکتا ناصر