دریای عشق


دریای عشق

دیده بر هر چه گشودم رخ زیبای تو دیدم جان و دل بر که سپارم عشق مینای تو دیدم بین در این دهر اسیرم غم عشق تو خریدم در میان همه خوبان سرو رعنای تو دیدم نازنینم که تو باشی غم هجران فسانه است اینشاعر:علی مزینانی عسکری


دیده بر هر چه گشودم رخ زیبای تو دیدم
جان و دل بر که سپارم عشق مینای تو دیدم
بین در این دهر اسیرم غم عشق تو خریدم
در میان همه خوبان سرو رعنای تو دیدم
نازنینم که تو باشی غم هجران فسانه است
این روایت نه عجیب است قد بالای تو دیدم
صنما بر من محزون تو دوایی و شفایی
جان به جانان نسپارم تا که سیمای تو دیدم
التیامی نپذیرد یا که تسکین دل ریش
گر در این عشق بمیرم از جفاهای تو دیدم
تو عبیری یا که مشکی به ختن غمزه فروشی
شرح این قصه همین است رخ زیبای تو دیدم
نه گریزان ز گرداب نه هراسی ز طوفان
من در این بحر دلیرم تا که دریای تو دیدم
به خدا گفت مزینان که تویی آیت رحمان
این همه لطف کریما از دل آرای تو دیدم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع)