☆
به حال زار من رحمی کن ای دوست
که دیگر خستـهام از این تن و پوست
بــرون آور مــرا از زیـــر ِ ایـــن رو
که بینم من کیام؟ من یا تو؟ این، اوست؟
۱۳/ شهریور / ۹۸
——————-
طـبّ و طلـب و طالب و مطلوب یکیست
خـطّ و خبــر و کاتـب و مکتـوب یکیست
این کثرت واژگان هم از یک حرف است
بـای طلب و غالـب و مغلـوب یکیست
۲۴ / شهریور / ۹۸
——————
سایهای آمد و بیاذن در اینجا پـر زد
تیشـهٔ نـور بَـر آن بـالِ بقـا خنـجـر زد
اینچنین درسش داد که گذر کن زینجا
بیخود او آمد و شـرِّ خود ما را سـر زد!
۳۰/ شهریور/ ۹۸
—————-
من میروم تا خنده را دریـا کنم
من میروم تا لحظه را شیدا کنم
در حلقهام تا خویش را پیدا کنم
من میروم تا غصه را رسوا کنم
۱۴/ مهـر / ۹۸
____________
@میترا@
به حال زار من رحمی کن ای دوست
که دیگر خستـهام از این تن و پوست
بــرون آور مــرا از زیـــر ِ ایـــن رو
که بینم من کیام؟ من یا تو؟ این، اوست؟
۱۳/ شهریور / ۹۸
——————-
طـبّ و طلـب و طالب و مطلوب یکیست
خـطّ و خبــر و کاتـب و مکتـوب یکیست
این کثرت واژگان هم از یک حرف است
بـای طلب و غالـب و مغلـوب یکیست
۲۴ / شهریور / ۹۸
——————
سایهای آمد و بیاذن در اینجا پـر زد
تیشـهٔ نـور بَـر آن بـالِ بقـا خنـجـر زد
اینچنین درسش داد که گذر کن زینجا
بیخود او آمد و شـرِّ خود ما را سـر زد!
۳۰/ شهریور/ ۹۸
—————-
من میروم تا خنده را دریـا کنم
من میروم تا لحظه را شیدا کنم
در حلقهام تا خویش را پیدا کنم
من میروم تا غصه را رسوا کنم
۱۴/ مهـر / ۹۸
____________
@میترا@