سرنوشت


سرنوشت

نگو که در دل من حرف سوزناکی نیست غزالِ زخمیِ دیروز، از تو شاکی نیست زنی که در نظرت بازتابِ پاکی بود زنی که در نظرت بازتابِ پاکی نیست! عجیب نیست که از هم اگر جدا شده‌ایم میان ما دو نفر هیچشاعر:طاهره ابراهیم زاده

نگو که در دل من حرف سوزناکی نیست
غزالِ زخمیِ دیروز، از تو شاکی نیست

زنی که در نظرت بازتابِ پاکی بود
زنی که در نظرت بازتابِ پاکی نیست!

عجیب نیست که از هم اگر جدا شده‌ایم
میان ما دو نفر هیچ اشتراکی نیست

دروغ بود ، دروغ آن نشانه‌های قشنگ
که در عمارت عشق از وفا پلاکی نیست

برو که آن زنِ ترسویِ بیقرارِ تو مرد
مرا دو مرتبه بفروش، هیچ باکی نیست

به باد داد مرا عشق و درد دفنم کرد
تمام زندگی ام غیرِ مشت خاکی نیست

دو دستِ سردِ ترت را ببین و ساده برو
جواز رد شدن از عشق، آبِ پاکی نیست؟




طاهره_ابراهیم‌زاده_قاصدک..


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»، بهترین دعا و ظهور بزرگ‌ترین جایزه لیله الرغائب...