تابلو شعر شماره 190 quot; بذر مهتاب quot;


تابلو شعر شماره  190   quot;  بذر مهتاب  quot;

بذر مهتاب ******* سمت ریاضت ، مماس پنجره خانه ما است هر روز، هرشب ، هرموقع من به آبادانی فکرم می اندیشم بذر رشد آب میخواهد آفتاب می خواهد و تیمار من گلدانی لب پنجره دارم سبز با گل هاییشاعر:محمد نصرتی راد


بذر مهتاب
*******

سمت ریاضت ، مماس پنجره خانه ما است
هر روز، هرشب ، هرموقع
من به آبادانی فکرم می اندیشم
بذر رشد آب میخواهد
آفتاب می خواهد و تیمار
من گلدانی لب پنجره دارم سبز
با گل هایی سرخ
شمعدانی من : روز آب می نوشد و نور
شب : تاریکی و مهتاب
من هر روز خاطره های دیروزم را با قلم سرخ گل هایش می نویسم
***
روزها همه خاطره انگیزند
چه بتابد آفتاب
شب ها هم خاطره انگیزند
چه نتابد مهتاب
***
برگ گل شمعدانی من:
به اندازه دشت فکرم سبز است
و گل هایش به سرخی زبانم سرخ
من رنگ آتش را در گل شمعدانی می بینم
گلدانش شده آتشکده خانه من
هر صبح رایحه اش را سوی من روان می دارد
بی مزد ، بی منت
***
من لب پنجره یک گل شمعدانی دارم
با گلدانی گلی
دیروز لب حوض بود
زیر فواره آب ، همدم باغچه
محرم دختر همسایه
که هر صبح می کشید خط انتظار روی تن نرم درخت بید مجنون
تا فرا برسد شب موعود
***
دعای گل شمعدانی من هرصبح بدرقه راهش بود
تا ته کوچه و عبور از پل حادثه تا در مدرسه
و غروب :
هر کلاغی می رود سوی لانه خود
آخرین شاخه کاج و چنار
و فرود شب روی سپیدی
***
گل شمعدانی من بیدار است
همآواز با لالایی گنجشک ها ، سارها
تا نیمه شب با برگ درختان نجوا می کند
همصحبت مهتاب می شود
و عطرخود را :
به حیاط خانه ما و همسایه بی دریغ پخش میکند
چه مهربان است
گل شمعدانی من ...















حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


متن دیکته شب کلاس دوم ابتدایی برای همه درس ها