نیستی


نیستی

ترانه:نیستی عزیزم تو نیستی و داره بارون می باره صدای جشنِ درختا پیچده دوباره عزیزم تو نیستی و اندوه کوچه رفته داره تلخیِ زمین از زمستون می افته تو نیستی و از نفس افتاده شهرِ آشوب سحر تکیهشاعر:رویا کلوانی

ترانه:نیستی

عزیزم تو نیستی و داره بارون می باره
صدای جشنِ درختا پیچده دوباره

عزیزم تو نیستی و اندوه کوچه رفته
داره تلخیِ زمین از زمستون می افته

تو نیستی و از نفس افتاده شهرِ آشوب
سحر تکیه داده به شبهای تارِ مغلوب

تو رو می بویم تو پای کوبیِ خاک و بارون
بیا ای که آغوشت رقصِ خاک است و بارون

سکوت یعنی واژه ها ناتوانند و مأیوس
یعنی تورفتی ومن موندم و عشق و افسوس

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ویدیو / دلخوری رابعه اسکویی از مازیار لرستانی پس از شایعه ازدواج‌شان