هرات باستان در چنگال دزدان
در این اواخر اوضاع امنیتی هرات بگونۀ وحشتناکی نابهنجار گردیده تا جاییکه در روز روشن، در چند قدمی پستههای امنیتی و حتی مرکز پولیس شهر (قوماندانی امنیه) دزدان مسلح به قتل انسانهای بیگناه دست میآلایند و به راحتی مال آنان را تصرف میکنند....
در این اواخر اوضاع امنیتی هرات بگونۀ وحشتناکی نابهنجار گردیده تا جاییکه در روز روشن، در چند قدمی پستههای امنیتی و حتی مرکز پولیس شهر (قوماندانی امنیه) دزدان مسلح به قتل انسانهای بیگناه دست میآلایند و به راحتی مال آنان را تصرف میکنند. بهخاطر مقدار اندکی پول یا گوشی موبایل یا حداکثر یکعراده موتور که احتمالاً قیمت آن بیشتر از 10- 15هزار روپیه نیست، جان آدمها را میگیرند و خانوادهها داغدار میسازند و با کمال تأسف که این روند همهروزه، رو به اوج است و هر روز مردم هرات شاهد قتل عزیران خود هستند.
اگر خوشبینانه به قضایا نگاه کنیم و نیروهای به اصطلاح امنیتی را شریک دزدان مسلح و آدمکش ندانیم، دلایل وقوع این حوادث هرچه باشد، سخن از بیکارگی و ناتوانی این نیروها دارد؛ کسانیکه اصطلاحاً به عنوان حافظ جان و مال مردم تعریف میشوند. بیگمان مسؤولیت این جنایات بر میگردد به مقامات بلندپایۀ حکومتی در هرات که در رأس همه والی است و در پی آن فرمانده امنیۀ هرات و ...!
اگر حکام بیکاره، متقلب، دزد و چپاولگر به درستی از عهدۀ انجام وظایف خود برآمده نمیتوانند – که نمیتوانند- بهتر است زمام امور را به دست خود مردم بسپارند و از مردم تقاضا کنند تا خود برای حفظ جان و مال خود چارهیی بیندیشند! بیگمان اگر چنین فرصتی در اختیار مردم هرات قرار گیرد آنان از عهدۀ انجام چنین کاری برآمده میتوانند.
من نمیخواهم شما را به پنجهزار سال تاریخ گذشته رجعت دهم یا از پنجصد سال قبل بگویم که فلان حاکم، این جغرافیا را چنین اداره میکرد و فلان چنان! بلکه از دو یا سه ده سال پیش هرات برای شما میگویم که احتمالاً اکثر ما آن را بهخاطر داریم. زمانیکه نه این همه امکانات بود و نه این همه نیرو و نه این همه پول و نه این همه غوغا! یادم هست اگر شبها کسی درِ خانهاش را به هر دلیلی نمیبست، میتوانست راحت بخوابد؛ زیرا دغدغۀ دزد و قاتل را نداشت که جان و مال او را تهدید کنند. اگر چنین جانورانی در آن زمان وجود داشتند که داشتند، چنان سریع و پرقدرت با آنان برخورد میگردید که دیگر کسی خیال کشتن آدمها را به دل راه نمیداد و از اقدام علیه جان و مال مردم در هراس و ناتوان بود. با این حال، هنوز هم برای جلوگیری از انجام اعمال جنایاتکارانه فرصت هست، اگر کسی بخواهد:
1) در نخست رابطه میان جنایتکاران و پولیس باید قطع گردد؛ زیرا در اکثر مواردی که حوادث جنایتکارانه رخ میدهد، حتماً کسانی از نیروهای پولیس شریک آن جنایت اند و از قبل با افراد جانی تعامل داشتهاند. بنا بر این پولیس هرات نیاز به یک پاککاری اساسی دارد. افراد بیکاره، دزد و جنایتکار هرچه زودتر باید از این اداره شناسایی شوند و قالب پولیس از لوث آنان پاک گردد.
2) یک نیروی ویژه با همراهی مردم برای مقابله با دزدان قاتل به صورت عاجل تشکیل گردد. این نیرو، بر قاتلان مردم به هیچ صورتی نباید ترحم کند و درجا این افراد خائن را مورد هدف قرار دهد. حتی اگر احتمال قتل این جنایتکاران وجود داشته باشد، باز هم نباید دست این نیروی ویژه در کشیدن ماشه بر روی قاتلان مردم بلرزد!
3) منابع و عوامل قتل، ترور و دزدی در هرات تا حدود قابل ملاحظهای مشخص است. این منابع و عوامل باید شناسایی و هدف قرار گیرند. مثلاً بخش مهمی از قتلها و دزدیها ریشه دارد در کمپهایی به نام شیدایی و مسلخ و...! بساط این کمپها باید هرچه زودتر برچیده شود و افرادی که فقط بهخاطر بینظمی و قتل و ترور و دزدی به هرات آورده شدهاند، دوباره به ولایات خود برگرداننده شوند.
4) از همه مهمتر اصل قصاص که ضامن سلامت جان و زندگی مردم است، باید به اجرا درآید. مگر عقل سلیم میتواند بپذیرد که یکعده جنایتکار هر روز آدم بکشند و مال مردم را غارت کنند و وحشت بیافرینند؛ اما با آنان برخوردی جدی صورت نگیرد و یکعده، این جنایتکاران را در کنف توجیه و حمایت مقولههایی چون فقر و حقوق بشر و چه و چه قرار دهند.
سید مسعود حسینی